بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 199


یادداشت سجاد

نماز شگفتی آفرینش

تنظیم تن ، ذهن ، زبان

   ما انسان ها در زندگی روزمره مدام در حال تکاپو برای رفع نیاز ها و دغدغه های خود هستیم ، حتی زمانی که به استراحت و فراغت میردازیم به مشکلات و دلواپسی ها فکر می کنیم . خدا وند می خواهد با پدید آوردن دردسر هایی به نام آزمون و بلا هم انسان را قوی کند و هم دنیا را در پیش چشمش کوچک کند ، در این میان برای فراغت از مشغله ها و رهایی از هراس ها راه عبادت برای ما گشوده شده است . خداوند باری تعالی از عبادت ما بی نیاز است این ما هستیم که به عبادت ها و مناجات نیازمندیم . تا کمی از خود عبور کرده و به ماورای هستی خود برسیم .

 

این دنیا با محدودیت های زمانی،مکانی و موانع بی شمار،  گاهی اوقات به ما باور می دهد که باید بیچاره و غصه دار باشیم و لحظه لحظه ی عمر را در فکر خیال به پریشانی و اضطراب بگذرانیم ، اما پروردگار می خواهد با آزمون های پی در پی به ما بقبولاند که همه چیز در این دنیا خلاصه نمی شود.

 

(نظر شخصی) اساسا وجود انسان بر سه چیز استوار است ، زبان(قوه ناطقه) ، ذهن(قلب روحانی) ، جسم(تن).

 

فرد با ذهن و تفکراتش باورهایی را دنبال می کند که می خواهد . با زبانش خواسته های خود را بیان و با جامعه ارتباط بر قرار می کند و با جسم به صورت عملی به حرکت در میاید .

 

دنیا با سازوکار فریبنده ی خود انسان را در همین سه وجه مشغول خود می کند طوری که در زمان های مختلف و برای مکان های مختلف افکار ما ترتیب بندی شده  و در میان هر زمان و مکانی خواهش هایی معلوم شده اند که با به کار گیری تن و زبان باید به آنها رسید. گاهی باید دروغ گفت یا تظاهر کرد یا حیله ای زد و این خلاف فطرت انسانی است که مسئله ی دنیا چنان او را مشغول کند که فکر و زبان و جسمش از هم فاصله بگیرند و از رستگاری دور شود.

 

راه رسیدن به این بینش جمع کردن تمام بنیه ی روحی و جسمی فرد در یک برهه یا پارادایم است . منظور یعنی فرد باید تفکرات و اندیشه ی خود و توانایی های جسمی و شعور رفتاری خود را در یک جهت برای یک هدف به خدمت بگیرد.

حال آنکه بسیار تلاش می کنیم به عبادت و منت کشی در پیشگاه الهی اما در عمل و اصول ابتدایی تربیت نفسی خود وا مانده ایم. خود را با زبان مسلمان می نامیم اما تسلیم شده ی نفس خویش هستیم . در رفتار با غریبه ها ادب را سرلوحه قرار می دهیم ،اما برای آشنایان به هر لفظی و سخنی و رفتاری مجاز است .

 

از نظر زمانی انسان در جایی که جسمش حضور دارد در اکثر مواقع حضور ذهنی ندارد یعنی یا خیال پردازی یا فکر به پدیده ای باعث می شود که وی در زمان حضور نداشته باشد و اصطلاحا در زمان منتشر شود ، که این خود مانع رستگاری است .

 

نماز جایگاه رفیع انسان ساز دستگاه آفرینش است که انسان باید با حرکات مخصوص و تعیین شده ای برای چشم سر تا نوک انگشت شصت پا ، رعایت کرده و با دقت به آن عمل کند . لفظ گفتاری مخصوص و تکراری را به درستی ادا و درک کند و با حضور قلبی و ذهنیت لحظه ای ، در زمان باشد . یعنی سر نماز خیال بافی و تفکر بی جا نداشته باشد.

 

حضور همه جانبه ی وجود انسان(فکر-زبان-جسم) رو به قبله در زمانی معین و مکانی مشخص انسان را متوجه مقام کبریایی خدا می کند . این چنین حضوری در پیشگاه خدا انسان را از تعلقات دنیایی پست و دغدغه هایی ذلت بار رهایی می بخشد . توکل و ایمان که همان سپردن امور به دست خدا و باور داشتن خدا است ، باعث می شود تا قدرتی کوبنده از امید و اراده برای رو به رو شدن با مشکلات و سختی ها در انسان پدید آید . ان شاء الله ...