مطلب 186
تصویر بالا اینفوگرافی مطلب است. با کلیک روی آن اندازه اصلی نمایش داده می شود.
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود:
ایمان بر چهار پایه استوار است، صبر، یقین، عدل، و جهاد، صبر هم چهار شعبه دارد، اشتیاق، ترس، زهد، و مراقبت، هر کس مشتاق بهشت باشد از شهوتها دست باز مىدارد و هر کس از آتش بترسد از محرمات دست مىکشید، و هر کس زهد پیشه کند مصیبتها در نظرش کوچک مىگردند، و هر کس مراقب مرگ باشد به کارهاى نیک شتاب مىکند.
یقین هم چهار شعبه دارد، باهوش و بینا باشد، حقائق را دریابد، اهل موعظه و عبرت باشد، و از گذشتهها و سرنوشت آنها اطلاع حاصل کند، هر کس باهوش باشد حقائق را در مىیابد و هر کس حقائق را دریافت موارد عبرت را مىشناسد و هر کس عبرت را شناخت، حالات گذشته را در مىیابد و هر کس حالات گذشتگان را داشت مانند این است که با آنها زندگى مىکند.
عدل هم داراى چهار شعبه است، درک عمیق، فرو رفتن در علم، نظر روشن در احکام و حلم و بردبارى، هر کس درکش عمیق بود علوم را تفسیر و روشن مىکند و حقائق را در مىیابد، و هر کس حکم را شناخت گمراه نمىگردد، و هر کس بردبار بود در حکم خود افراط نمىکند، و در میان جامعه با اعتبار و خوشى زندگى خواهد کرد.
جهاد هم داراى چهار شعبه مىباشد، امر به معروف، نهى از منکر، و راستگوئى در میدان جنگ، و دورى کردن از بدکاران، هر کس امر به معروف کند پشت مؤمنان را محکم مىگرداند، و هر کس نهى از منکر نماید دماغ کافران را به
ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار، ج1، ص: 377
خاک مىمالد، (1) و هر کس در میدان جنگ مقاومت کند وظیفه خود را انجام داده است، هر کس از فاسقان دورى کند و غضب او براى خدا باشد خداوند براى او غضب مىکند، اینها بودند پایههاى ایمان و شعب آن.
کفر هم بر چهار اساس استوار مىباشد، فسق، غلو، شک و شبهه، و فسق هم داراى چهار شعبه مىباشد، جفا، کورى، غفلت، و سرکشى و عناد، هر کس اهل جفا باشد مؤمن را حقیر مىداند و با فقهاء دشمن مىشود و اصرار بر گناه و نقض عهد دارد، و هر کس کور باشد یاد خدا را نمىکند خلقش بد مىگردد و شیطان بر او مسلط مىشود.
هر کس غفلت پیشه کند با پشت بر زمین سقوط مىکند، گمراهى خودش را رستگارى مىداند و زشتیهایش را نیک مىپندارد، و فریب آرزوهاى خود را مىخورد، ولى بعد از اینکه کارها گذشت حسرت مىخورد و پردههاى غفلت از دیدگانش برداشته مىگردد، و چیزهائى از خدا برایش روشن مىشود که هرگز تصور آن را نمىکرد.
هر کس از امر و فرمان خداوند سرباز زند و سرکشى نماید خداوند بر او قدرت دارد و او را منکوب مىکند، و با قهر و غلبه خود او را خوار مىگرداند، و با عظمت و جلال خود او را کوچک مىنماید، همان گونه که او نسبت به خداوند عناد ورزید و افراط کرد و از گذشت خداوند مغرور شد.
غلو هم چهار شعبه دارد، کنجکاوى، منازعه، چرکینى دل، دشمنى و مخالفت، هر کس در هر کارى کنجکاوى کند به حق نخواهد رسید و هر چه در کارها بیشتر غور کند زیادتر گرفتار مىگردد، او از هر فتنهاى که خود را خلاص مىکند در فتنهاى دیگر گرفتار مىشود، و در گودالى دیگر سقوط مىکند.
هر کس اهل منازعه و مخاصمه باشد و با همه سر جنگ داشته باشد، رشته ارتباطش با مردم قطع مىشود، و همواره باید با مردم در نزاع باشد، و هر کس دل چرکین و بدبین شد از کارهاى خوب بدش مىآید، و دنبال کارهاى بد مىرود، و در ضلالت گرفتار مىشود.
ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار، ج1، ص: 378
(1) هر کس اهل جدال باشد و سخن کسى را قبول نکند راه بر او مشکل مىشود و راه درست را نمىتواند پیدا کند، و در کارها به بنبست مىرسد، و نمىتواند از آن خارج گردد، سزاوار است که افراد غیر مؤمن را از خود دور کند و از آنها متابعت ننماید.
شک هم بر چهار قسم است، مراء و جدال، ترس و وحشت، تردید، و تسلیم شدن، در قرآن مجید فرموده: به کدام یک از نعمتهاى خداوند شما شک دارید، هر کس از آینده بترسد به عقب بر مىگردد، و هر کس در کارها تردید داشته باشد گذشتگان از او پیشى مىگیرند و آیندگان هم به او مىرسند و پاهاى شیاطین او را خورد خواهند کرد.
هر کس هم تسلیم حوادث دنیا شود و در فکر آخرت خود نباشد، در دنیا و آخرت هلاک خواهد شد، کسانى در دنیا و آخرت نجات پیدا مىکنند که اهل یقین و تصمیم باشند و در برابر حوادث و پیش آمدها مقاومت کنند و پایدارى نمایند.
شبهه هم بر چهار شعبه مىباشد، آرایش و زینتها که آدمى را به شگفت آورند، و آمال و آرزو و در آوردن نفس، و کجىها را درست پنداشتن، و آمیختن حق بر باطل دنبال ظاهر رفتن و گول خوردن به آرایش ظاهرى آدمى را از درک حقیقت دور مىکند.
کسى که نفس خود را گرفتار آرزوها کند در شهوتها فرو مىرود، و کج اندیشى آدمى را از واقعیت دور مىسازد، آمیختن حق با باطل هم تاریکىهائى هستند که روى هم قرار گرفتهاند، اینها بودند شعب کفر و پایه هاى آن.