مطلب شماره : 64

به نام خدا

جلسه 4 کلیه کرامت

004 کلبه کرامت – (توضیح مختصر  : در این جلسه به آشنایی اولیه با چهارچوب بنیادین فلسفه مدرن غرب پیدا میکنید و آنچه را که از ابتدا فلسفه درپی آن بوده را به صورت یک درخت دنبال میکنید . درخت فلسفه کلیتی از سیر تکاملی دانش فلسفه غربی ست که با انتقادات دکتر عباسی نواقص و عیب هایی به آن وارد میشود که بسیار جالب و دیدنی ست.

در بحث درخت فلسفه سه نکته اساسی وجود دارد زمین کاشت درخت فلسفه ؛ بذر اولیه درخت فلسفه ؛ میوه نهایی فلسفه )

برای دانلود این جلسه به صورت فایل صوتی و تصویری به صفحه سایت زهرا مدیا و سایت کلبه کرامت 

 

مبحث اول فلسفه .

 توجه داشته باشد جمله های کوتاه نوشته شده در اصل سخنرانی بسیار توضیح داده شده است.

اشکال آموزش استراتژیک در ایران : نوع تفکر افراد غربی معرفی نمی شود . که روی نوع استراتژی افراد تاثیر می گذارد

طرح مسئله فلسفه برای مرحله ی بعد : دکترینولوژی .

چرایی و چگونگی اینکه استراتژی غربی امروز غرب چیست در فلسفه های قدیمی آن است.

6:54 شروع داستان فلسفه.

پاسخ دکارت در نامه ای به دوستش . درخت فلسفه .

ریشه متافیزیک تنه فیزیک شاخه ها علوم .

اصلاحیه مارتین هایدگر : زمین وجود .(فیلسوف قرن 20)

 اصل مسئله فلسفه هیدگر از وجود هست.

بحث اصلی فلسفه مدرن این پرسش است : "چه می توانم بدانم؟"

نقیضش رو که بگیم میشه چه نمی توانم بدانم ؟ خوب چیزی رو که نتونیم بدانیم نمی توانیم در موردش تصمیم بگیریم . تصمیم سازی جایی است که ما چیزی را بتوانیم بدانیم و بر آن اشراف پیدا کنیم  ... لذا از این پرسش فلسفه مدرن "حد"(محدود شدن)  می خورد .

ما در فلسفه غرب سه مسئله داریم "چه میدانیم؟" و "چه میتوانیم بدانیم؟" و "چرا نمی توانیم بدانیم "

چنبره کلیت فلسفه با همین سه تا سوال هست که درگیره .

 

 پلت جلسه 4 کلبه کرامت

اولین پرسش فلسفه پرسش از وجوده در عربی در فارسی میشه هستی . being

فلسفه پایه همه چیز را با وجود می سنجند . به خدا هم که میرسند همین جوری بر خورد میکنند : "میگن خدا وجود دارد؟"  یعنی مبنا رو میگیرن وجود و خدا رو در کانتکست وجود تعریف میکنند. این سوال اصلا اصلش اشتباست .

بودن یا نبودن شکسپیر هم در این موضوع است .

فلسفه به دنبال جواب دقیق است که از بد جایی شروع کرده اند و پرسش گمراه کننده ای ست . از این هم بنیادی تر هم میشده فکر کرد .

دومین سوال فلسفه از ماده اولیه است (ارخه) یونانی . بسیار مهم در تصمیم سازی . (توضیح کامل بعدا)

سومین پرسش فلسفه در غرب پرسش از تغییر و سیرورت.  انرژی شدن همان تفکر است .

از ابتدا انسان غربی سعی کرد زمین وجود رو تبیین کنه . از وجود به مفهومی رسید به نام آرخه و از آرخه با نیروی تفکر رسید به مفوم تخنه .

جلسه 4 کلبه کرامت

همه ی فلسفه بین تبیین دو کلمه آرخه و تخنه و شناخت حدفاصل است .

بذری که در زمین وجود فلسفه کاشته شد آرخه است ماده اولیه خلقت . 17:24

جلسه 4 کلبه کرامت

مرحله شکافت بذر برای تبدیل شده به درخت میگویند الثئا . ( میل به دیده شدن میل به نا مستوری )

جلسه 4 کلبه کرامت

لوگوس 20:26 : یعنی کلمه . وقتی میگیم لیوان این یک کلمه است درون ذهن ما .

ماجرای انجیل یوهنا و تقلیل نام خدا به کلمه .

اول تفکرات هومر(ایلیاد اودیسه) بر اندیشه غرب حاکم بود بعد از 200سال هراکلیتوس که تفکرات طرحی جامع شده بود .

زمان هومر خدایان از بیرون قدرت اعمال میکردند . تقدیر گرایی بود . بعد با تالس شروع میشه با هراکلیتوس(ادبیات و زبانی)  به اوج میرسه غرب ارتباطش رو از خدایان جدا کرده اند و خود تقدیر خود را بسازند

از لوگوس کلمه یافت تا ادبیات ساخته شد .

جلسه 4 کلبه کرامت

اصل کمیت شروع میشد . با فیثاغورس می شود عدد .

27:35 اشاره به فیلم پی . تاثیر عدد بر زندگی بشر .

اشاره به بیل گیتس و عدد بودن کمیت و مفهومی .

جامعه ی اصلاعاتی سایبری .

جلسه 4 کلبه کرامت

30:50 تالس بزرگ طبیعت گرا ها معتقد بود ماده اولیه عالم عنصره

جلسه 4 کلبه کرامت

حاصل جمع سه ریشه ی مفهوم و کمیت و کیفیت متا فیزیک .

اما نهال کوچک فلسفه با این سه ریشه به بار ننشسته بود و امروز در کلاس های فلسفه افکارشان غیر کاربردی به نظر می رسد .

دربحث متافیزیک فلسفه: سقراط : جامعه شوکران – شاگردش افلاطون : ایجاد مفهوم ایده فلسفه اشراقی و شهودی . پاردمنیدس در مقابله با هراکلیتوس که هراکلیتوس معتقد به تغییر بود : که اگر پا در آب رودخانه باشه در بیاریم دوباره داخل آب بزاریم دیگر در آب قبلی نخواهد بود . پارمنیدس به ثبات معتقد بود این همانی . نه این نه آنی .

جلسه 4 کلبه کرامت

زمان شاگرد افلاطون یعنی ارسطو نهال فلسفه به وسیله ی الثیا رشد کرد تا کلمه ای در ادبیات یونانی پدید آمد به نام فوزیس یا فیزیک امروزی .  کم کم نهال در حال پرورش آن ارسطو نقش برجسته ای داشت .

جلسه 4 کلبه کرامت

زمان کپلر و نیوتن درخت تقریبا کامل شد : الان دارن به تنه درخت نگاه مینند .( رشد فلسفه ) قوانین فیزیک مدرن توسط نیوتن و انقلاب کوپرنیکی که زمین دور خورشید میگرده . کاملا بحث رئال و واقعی بود .

جلسه 4 کلبه کرامت

سپس این فضا با دو چهره ی فلسفی عینیت یافت : در انگلیس فرانسیس بیکن و رنه دکارت در فرانسه .

جمله کوژیه توی دکارت : در همه چیز شک میکنم ، در یک چیز شک نمیکنم ، که دارم شک میکنم با چی دارم شک میکنم با اندیشه ام ، من می اندیشم پس من هستم . در مقابل این جمله دکارت نیایش امام حسن در عرفه : معرفتت را به من الهام کردی (مال من که نیست معرت تو ) . امانیستی بودن این جمله .

41:00 درخت علم(فلسفه).

نقشه ی علمی یک بار در زمان ارسطو بود و دوهزار صد سال بعد توسط فرانسیس بیکن درست شد . امروز نیاز است یک نقشه علمی جدید طراحی شود .

شاخ و برگ درخت علم زیاد شد و حیرت ناظران زیر درخت . هر کدام به یکی از شاخه های درخت علمی توجه داشتن .

کارل مارکس : طبقات اجتماعی توجه داشته و همه چیز را مربوط به آن می دانسته .

فروید  : همه ی انسان رو تقلیل داد به کشش ها و کنش های غرایز جنسی . که انگاری انسان حیوانی ست شهوانی .

آدام اسمیت : اقتصاد . همه چیز رو به مالکیت و عرضه و تقاضا بست داد .

در این موقع هر دانشمندی زیر یک شاخه درخت علم می استاده و از منظر خودش درخت علم رو میدیده .

جلسه 4 کلبه کرامت

برگ های درخت : هنر است . لئوناردو داوینچی  .

جلسه 4 کلبه کرامت

محصول درخت فلسفه : میوه ی درخت فلسفه  "تخنه"  در لاتین به فرانسه و انگلیسی می آید می شود "تکنیک" در عربی " فن "

مارتین هیدگر : برداشت محصول درخت فلسفه . تکنولوژی .

این همه محصول تکنولوژی در اطراف ما : ضبط صدا . میکروفون . ساعت دیجیتال . کامپیوتر . دوربین  ...

یعنی ما الان در شرایطی هستیم که میوه ی درخت فلسفه داره خودش رو باز تولید میکنه .

جلسه 4 کلبه کرامت

اشاره به سفر " ریچارد رولتی " به تهران و گفت : فلسفه نردبانی بود که غرب ازش بالا رفت پرتش کرد کنار . در صحت گفته های ایشان در اینکه درخت فلسفه تمام شده .

دیگر خبری از این درخت نمیگیرند : وقتی میوه میخرید فقط به قیمت و کیفیت کار دارید . منظور به آن چه از فرهنگ و ریشه ی فلسفی تکنولوژی که در دست ماست خبری نداریم و نمی خواهیم داشته باشیم .

توجه به فراگیر شدن تکنولوژی (محصول درخت فلسفه) در حتی روستا های ما .

و پسوند وزارت خانه ها که تکنولوژی گرفته اند .

حالا میشه میوه ی درخت رو کند و دونه های سیب رو در آورد از دوباره کاشت دوهزار و هفصد سال دیگه بمونیم یک بار دیگه این محصول بده  . ولی ما بحث فلسفی نداریم .

بحث ما سیر تکاملی از بذر "آرخه" تا محصول " تخنه " است .

نکته : با تنه ی درخت که فیزیک بود که ریشه در شیمی و مفهوم و عدد داشت . نمی شود غیب را تبیین کرد .

چطور میشود کسی که ایمان دارد با این درخت تعینات کار کند . ایمان به چه گذاره هایی بود ؟ ایمان به غیب ...

اشتباه فلاسفه ی اسلامی این بود که فکر میکردن با این درخت میشود دین را گنجاند .

توجه به این که نمی شود با تکنولوژی و تعینات گذاره های غیبی را مطرح کرد .

دکترین سیر آرخه تا تخنه است .

روند صیرورت از آرخه تا تخنه .  طرح ریزی استراتژیکی وابسته به تغییر است چون تکنولوژی مدام در حال تغییر است .

با توجه به آفت زدگی و پایان دوران درخت فلسفی غرب که به بن بست رسیده اند جمله های حکیمانه رهبری درباره ایجاد و ترویج سبک جدیدی از تفکر حائز اهمیت است . جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم – نقشه ی  علمی – کرسی های نظریه پردازی و آزاد اندیشی – آنارشیسم  علمی و علوم ترجمه ای . جمله های رهبری را سبک شمرده ایم.

و خود غربی ها در پایان تفکر فلسفی و بنیادی خود اعتراف میکنند . در فیلم ها و کتاب ها ...

اشاره به ماجرای سقراط و دیمن . 1:02:30

اون درختی که گفته شده بهش نزدیک نشید و از نگاه دکتر عباسی : همین درخت فلسفه است که هیچ کس رو نجات نداده .

اشاره به زندگی بد و مالیخولیایی فلاسفه غرب

اونها میگن شرق نبی داشته و غرب فیلسوف .

غرب فیلسوف زن نداشته.

اشاره به طول عمر و سلامت فقهای ما در سنین پیری .

 

 

دکترین دادن و طرح ریزی باید روی فلسفه کار کرد .

تشریح الثئا (میل به نامستوری و دیده شدن طبیعت در غریزه فرهنگ کهن(فلسفه) غرب): مجسمه های غرب که برهنه هم .

جمله ی هیدگر : ذات حقیقت الثئاست. عین جمله ی هیدگر خوانده شد . " ذات حقیقت که الثئاست در تفکر بونانی و از آنجا در فلسفه ای که در پی آن تفکر آمده است ، به تفکر در نیامده است . "

مهندسی معکوس دکتر عباسی : ناموس طبیعت در انکشاف نیست در پوشیدگی ست .

اساس فلسفه رو برد زیر سوال .

ما نمی توانیم با بنیاد تفکر این دانشمندان طرح استراتژیک برای جامعه شیعی خود بنویسیم .

دازاین هیدگر. نقطهی مقابل غزل حافظ تو خود حجاب خودی حافظ  از میان برخیز .

با بنیاد تفکر غربی نمیشود طرح ریزی کرد .

اشاره به فمنیست ...

فلسفه غربی حیا کش دیدید الثئا ضد حیا ست . هیچ گذاره فلسفی غربی نیست که تقوا رو برگذیند . وقتی حیا و تقوایی نبود کرامتی نیست و قتی کرامتی نبود حیاتی نبود و بجز اینکه ما دنبال حیات طیبه ایم .

....