به نام خدا

شماره مطلب : 22

این مطلب در تاریخ 18 دی 93 به روز رسانی شد .

متن کامل کتاب قلب سلیم شهید آیت الله دستغیب در لینک زیر موجود است

http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18312

آنچه در این پست خواهید دید :

صفحه 6 تا 10 کتاب

روایت از فرمایش امام علی علیه السلام در باره حالات شش گانه بدن و جان و نیز سخت ترین بلا ها و نیز از خطبه 259 نهج البلاغه درباره رشد .

تیتر های این مطلب

  • بیماری قلب چیست؟
  • بزرگی بیماری دل
  • گناه بدن از بیماری دل است
  • بد بختی جامعه از بیماری دل
  •  حسد نمونه ی از بیماریهای قلبی

صفحه 6 کتاب قلب سلیم :: بر اساس چاپ اول

بیماری قلب چیست؟

همان طوری که بدن انسان را سلامتی و بیماری است دل را نیز سلامتی و بیماری است ؛ سلامتی تن در این است که تمام اجزای آن درست و در جای خود خاصیت و اثری که برای آن آفریده شده است از آن بروز کند و بیماریش در نقص عضوی از آن و از بین رفتن خاصیتش می باشد و نتیجه اش ناراحتی و سخت شدن زندگیست ، سلامتی دل در آن است که تمام خواص و آثار انسانیت از آن ظاهر گردد با این که نسبت به معارف و حقائق و عقائد دارای یقین و اطمینان باشد و نیز از تمام خوی های زشت و حیوانی پاک باشد .

و مرض دل در ریب و انکار و شک و حیرت و دوستی و دشمنی بیجا و بیم و امید بی مورد و حقد و حسد و بخل و غیره است به تفصیلی که در این کتاب می آید و تمام این بیماری ها بر خلاف فطرت اولی انسان است .

حضرت امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید : « بدن آدمی شش حالت دارد : سلامت ، مرض ، مرگ ، حیات ، خواب و بیداری . جان انسانی نیز دارای این شش حالت است حیات جان علم و مرگش جهل است ، مرضش شک و تردیدش ، و سلامتش یقین می باشد خوابش غفلت و بیداریش حفظ و مراقبت است » بحار النوار جلد 14 صفحه 398 .

و نیز میفرماید : « زینهار که فقر و تهیدستی از جمله بلاها است و سخت تر از تهیدستی بیماریه بدنست و سخت تر از بیمای بدن بیمای دل است ؛ زینهار که فراوانی مال از نعمت هاست و برتر از آن سلامتی بدن و برتر از آن پرهیزگاری دلست » یعنی پاکی از انواع آلودگیها و گناهان . نهج البلاغه

صفحه 7 کتاب قلب سلیم :: بر اساس چاپ اول

بزرگی بیماری دل

همان طوری که عضوی از بدن بیمار شود انسان در اثر فشار درد رنج می برد و زندگی بر او سخت می شود همچنین هرگاه به یکی از بیماری های دل «گناه قلبی» مبتلا شود علاوبر بلا های پس از مرگ که در شرع از آنها خبر داده شده در همین زندگی دنیا در رنج و تعب بسر میبرد و بقدری در فشار دردهای نفسانی قرار میگیرد تا آنجا که تن بمرگ می دهد و حاضر می شود خودکشی کند (پاورقی)/* از این بیان دانسته می شود که خود کشی هائیکه در بین افراد بشر خصوصا نسل جوان رواج یافته و آمار آن همه ساله رو به فزونیست عموما ناشی از بیماری روانیست و راه جلو گیری آن منحصرا در حفظ سلامتی دل است به تفضیلیکه در این کتاب ذکر می شود.*/

مثلا چنانچه درد دندان خوشی ها را از خاطر میبرد و هر لذتی را از کام و دل می اندازد و زندگی را ناگوار می سازد همچنین در جهل ، کبر ، حسد ، خودبینی و سایر بیماری های نفسانی همین آثار را دارد ، چنانچه شخص حسود رنج میبرد و خواب از چشمش می پرد و به خود می پیچد برای این که دیگری نعمتی بدست آورده یا به مقامی و رتبه ای رسیده و در این آتش می سوزد و منتظر برطرف شدن آن نعمت از اوست و غالبا به مراد نرسیده با همین آتش حسرت می میرد و به تجربه ی علم ثابت شده که بیماری های روانی موجب رنجوری بدن و بیماری جسم میگردد زیرا درد های درونی بر روی اعصاب و دستگاه های حیاتی بدن اثر میگذارد و در نتیجه اجزاء کارخانه ی تن وظائف خود را درست انجام و همین سبب هر بیماریست .

صفحه 8 کتاب قلب سلیم

گناه بدن از بیماری دل است

چون دل سلطان تن است و گفته های زبان و تمام کردارهای اختیاری وابسته بخواسته های دلست ، آشکار است که هرگاه دل بیمار باشد گفتار ها و کردار ها طبق آن انجام میگیرد از این است که گفتارشناهنجار و کردارش نا رواست و تمام بر خلاف فطرت انسانی و ضدّ صراط مستقیم دیانت خواهد بود ، خلاصه هر گناهی از شخص سر می زند در اثر بیماری دلش می باشد پس بر هر فردی عقلا و شرعا واجب است در معالجه ی بیماری دلش بکوشد و در نگهداری سلامتی دل بیش از سلامتی تن اهمییت دهد:

بد بود تن چه دل تباه بود                        ظلم لشکر ز ضعف شاه بود

امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید : « صاحبان معرفت میبینند اهل دنیا را که مرگ بدنهایشان را بزرگ می شمارند و ایشان مرگ دلشان را بزرگتر و سخت تر می دانند » (پاورقی) /* خطبه 259 نهج البلاغه */ زیرا دانسته اند که در مرگ تن محروم شدن از خوشی های چند روزه ی دنیا آن هم آلوده به هزارا ناراحتی است ولی در مرگ دل محرومیت از سعادت های همیشگی و اذت های خالص ابدی و باز ماندن از حیات پاکیزه انسانیت در دنیا و آخرت است .

بنابراین بیماری روان را آسان نتوان شمرد و نباید مسامحه ی در علاج آن را روا دانست همان طور که مسامحه در علاج بیماری تن عقلا روانیست چون به مرگ می کشد ، مسامحه در بیماری دل به طریق اولی سزاوار نیس چون منتهی به بدبختی همیشگی می شود .

صفحه 9کتاب قلب سلیم :: بر اساس چاپ اول

بد بختی جامعه از بیماری دل

پس از دقت در پیدا کردن منشاء انواع فساد های روز افزون اجتماع بشری دانسته می شود که هر فتنه و فساد و خیانت و جنایتی از هرکسی دیده میشود سببش یک نوع بیماری روانیست که او را وادار یه کردار غیر انسانی نموده است ، انواع تبه کاری ها ، خونریزی ها ، دزدی ها ، بی بندوباری ها و انحراف های جنسی ، آلودگی ها به انواع فحشاء ، اعتیاد به الکل و مواد مخدره ، بر هم خوردن اساس خانواده ها و جدائدی ها و قساوت ها . خوشونت ها و خودکشی ها و غیره تمام در اثر ناسالمی روان و کمبود انسانیت است ، بر عهده ی زمامداران است که درباره ی بهداشت روانی بشر اقدامات سودمندی کنند ، بیش از بهداشت جسمی در حالیکه برای سلامتی بدن سازمان های وسیع و بیمارستان ها درمانگاه ها دانشکده های طبی و کارخانه های داروسازی تأسیس کرده اند ، چه سازمان هایی که برای کشف دارویی میکوشند تا بشر را از رنج درد جسمی رهائی بخشند البته این کارها بسیار خوب و بجاست ولی چرا از درد های روانی و مفاسد اخلاقی که همیشه بشر را از آن در شکنجه است بی خبرند چرا برای جلوگیری از مرگ انسانیت قدمی بر نمی دارند بلکه دانسته یا ندانسته با انواع وسائل تبلیغاتی که دارند در به هم زدن سلامتی و روان ها و از بین بردن اخلاق انسانی و خفه کردن جامعه ی بشری در منجلاب شهوات و هوس رانیها و بی بندوباری ها کوشش میکنند .

 حسد نمونه ی از بیماریهای قلبی

   در روزنامه ها آمده بود که پزشکان سویس گروهی تشکیل داده اند که به درمان بیماری حسادت بپردازند و این نشانه این است که پزشکان بیماری حسادت را در اعداد بیماری هایی می دانند که سلامت بشر را تهدید می کند و همان طور که برای درمان و  معالجه ی سل و سرطان می کوشند در راه بر انداختن مرض حسادت هم دامن همت بر کمر بسته اند.

صفحه 10 کتاب قلب سلیم

   ما نمی دانیم این پزشکان چگونه و با چه وسیله ای کار خود را آغاز میکنند و آیا در این کار توفیق حاصل خواهندکرد یا  نه ،هر چه باشد همین که این فکر مقدس بوجود آمده مایه ی امید واری است بشر سالیان دراز است بیماری حسد را شناخته ولی راه درمان آن را پیدا نکرده است و نمی داند با چه دارویی این مرض خانمان سوز و خانه بر انداز درمان میشود حتی تعالیم و توصیه های شرایع و ادیان هم در این راه عملی مؤثر انجام نداده است دستور های اخلاقی نیز کاری از پیش نبرده و بشریت پیوسته از وجود این آتش که در ضمیر و وجود حسد پیشه گان زبانه میکشد آسیب و رنج دیده است به عقیده ی ما حسادت از سرطان خطرناک تر است زیرا سرطان در سال صدها نفر را به هلاکت میرساند و حسد میتواند در یک لحظه میلیون ها نفر از مردم دنیا را نابود کند بیشتر از حوادث تاریخی که از جنگ و جنگبارگی رنگ و بو گرفته مولود حسادت بود  اسکندر مقدونی از آن مردمی بود که خوئی پلنگی داشته و پیوسته با دیده ی حسد در کشور های دیگر هم عصر خود نگاه میکرده ، و یکی از علل لشکر کشی او با ایران وجود همین حس حسادت بود میگیند وقتی که تخته جمشید را آتش زده بود و آتش از در و دیوار کاخ زبانه می کشید اسکندر در حالی که از خوردن می مست بود با خشمی نشاط آمیز می خندید و این خشم را که با لبخند های مستانه توام بود پرتوی از آتش حسد او را خوانده اند که همیشه در دلش روشن بوده است .

   درباره ی هیتلر که در جنگ جهانی دوم دست به آن کشتار و فجایع زد ، نوشته اند که مردی بسار حسود بوده حتی نمی توانست رنگ لباس دیگران را که گاهی به نظرش زیبا جلوه می نمومد تحمل کند به هر صورتی که ممکن بوده لباسی را که مورد حسادت او قرار گرفته بود از میان می برد . در یکی از محاسبه هایش گفته بود من نمی توانم ببینم پیر میشود و جوان ها بیایند جای مرا بگیرند .

   یکی از نویسندگان که تخصص او در نوشتن مسائل تاریخی است معتقد است که علت آنکه هیتلر دست به این همه کشتار زد همان حسادت او بوده و او با این شدت عمل آتش حسادت خود را خاموش میخواست....

(نقل از مقاله روزنامه پارس شماره 3363 مورخ هشت دی ماه 1348 )