فایل صوتی سخنرانی حقیقت عبودیت . جلسه 2 . علیرضا پناهیان + متن سخنرانی

 سخنرانی اخلاقی و شنیدنی استاد پناهیان

مبحث حقیقت عبودیت جلسه ی دوم با محوریت دعا و بندگی

موارد ذکر شده در این جلسه:

الف ) توجه به بار روانی و معنایی از کلمات و مفاهیم دینی .

ب ) مقایسه ی عبد ، مومن و انسان خوب و توجه به تفاوت های آنها .

 پ ) عبد بودن و اخلاق ذاتی عبد ؛ تراوش صفات بندگی از درون .

ت ) رابطه ی تنگاتنگ دعا و عبادت و عبد . دعا نکردن و مقام مستکبری .

ث ) زبان غال و زبان حال و زبان استعداد در دعا ؛ میزان استجابت دعا به زبان استعداد .

ج ) استجابت سریع دعا برای عبد ؛ عبد غرق محبت پروردگار .

چ ) یاد آوری زندان بودن دنیا و بلا های و مرگ حتمی و دستور های الهی در بین این سختی ها .

ح ) سختی کشیدن محبان اهل بیت و فلسفه ی سختی روزه .

خ ) توجه به مقام کبریایی خداوند  و  خورد شدن بندگان در پیشگاهش .

د ) تشکر بنده و عبد از نعمات الهی .

ذ ) شناخته شدن میزان عبودیت در وجود انسان با دعا .

ر ) توصیف هایی از عالَم عبد بودن .

آیات و  روایات و احادیث ذکر شده :

الف ) سوره فرقان آیه 63 .« وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً ...»

ب ) الذاریات آیه 56 « ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ »

پ ) مناجات حضرت امیر المومنین در مسجد کوفه .

ج ) سوره غافر آیه 60 « اُدعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُم ... »

چ ) فرمایش حضرت علی درباره زبان حال در دعا و استجابت دعا

ح ) سوره العلق آیات 6و7 « إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏* أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏»

خ ) سوره الواقعه آیه 83 « إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ »

د ) حدیث رسول اکرم (ص) : الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَة

برای دانلود فایل صوتی و متن این جلسه روی ادامه مطلب کلیک کنید .

دریافت جلسه دوم حقیقت عبودیت
mp3
حجم: 17 مگابایت
توضیحات: اخلاقی
PDF دریافت فایل
حجم: 373 کیلوبایت
سخنرانی WORD دریافت فایل
حجم: 290 کیلوبایت

متن سخنرانی

 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رَبّ العالمین ، و صل الله علی سیدنا و حبیبنا ابوالقاسم المصطفی محمد ( الهم صل علی محمد و آله محمد و عجل فرجه ) و آل طیبین و طاهرین و المعصومین سیوم الحج بقیه الله العظم روحی و ارواح العالمین له لفداه. اعوذ بالله من شیطان الرجیم ، رَبّ شرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی – هر کدوم از کلمات و مفاهیمی که در دین به کار برده میشن بار معنایی خاصی دارن که اینا رو هیچ وقت نمیشه جابجا کرد.

1:00min       هر چند ما اینا رو اکثرا مترادف میگیریم اما اون بار روانی و معنایی ویژه ای که هر کلمه ای برای خودش داره اون نباید مورد فراموشی قرار بگیره . ما معمولا میگیم آدم خوب آدم مومن آدمی که بنده ی خداست این سه تا رو هر سه تا رو با هم یکی گرفتیم و حال اینکه خیلی تفاوت بین اینها هست ، عیبی نداره بعضی وقت ها توجه تفاوت این ها نداریم توجه به اشتراکات اینها با هم داریم . بین کلمه ی مومن و عبد الله خیلی تفاوت هست یجایی توی قرآن میفرماید *الذین آمنوا* این جوری ان ، یجایی هم میفرماید عباد خدا این جورین *وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً ...(63 فرقان)* این که ما بار

2:00min       ویژه ی معنایی هر کلمه ای و بار روانیش رو در نظر بگیریم میتونه عامل کشف خیلی از مفاهیم برای ما باشه ، یکی از این کلماتی که خیلی اهمییت دارن و توجه خاص به اون امروزه در جهان معاصر که ما هم جزویی از اون جهان معاصر هستیم توی این فرهنگی که داره ریخته میشه در جان ها به دلیلی که حالا به دلایل مختلف خیلی مناسب هست توجه به مفهوم کلمه ی عبد و لوازم اونه ؛ در یکی از حساس ترین نقاط این کلمه استفاده شده * ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (56 الذاریات)* ما برای بندگی اینا رو آفریدیم ؛ و خیلی جاهای دیگه مثل همون آیه ای که * و عباد الرحمن * ؛ شما احتمال نمیدید که وقتی میفرماید * و عباد الرحمن الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً* یعنی اینکه اینا از سر اینکه عبد ان این نرمی رفتار بین مردم براشون پدید اومده؛ چون بندست و عبد اخلاقش یجورای میشه چون عبده ؛ یکیش همینه که مثلا با مردم مهرَبّونه ؛ نگیم آدم خوب یوقت یکی آدم خوبی بود و عبد نبود هر چند نمیشه هیچ وقت خوبی مطلق بشه در وجود یک کسی و اوج بگیره در وجود یه کسی در حالتی که عبد نباشه ؛ حتی مومن هم بار کلمه ی بار معنایی کلمه عبد رو نمی رسونه ؛

3:00min        عبد شدن یه آثار خاصی توی خودش داره ؛ بعضی ها مومن هستن به وجود خداوند متعال ولی توجه به مفهوم مومن فر... : من قبول دارم ایشون هستن . خوب بعدش چی، ثم ماذا، له شدی ،افتادی به غلامی در اومدی ، به ارَبّابی او رو قبول کردی ؛ از زیبا ترین دعا هایی که میاد این رابطه بین عبد و مولا رو به معنای کامل قصه در دعا با تکرار چون بعضی چیزا رو فقط میشه با تکرار توضیح داد ؛ با تکراری که ما گاهی اوقات احساس میکنیم اینا مثلا دیگه از باب ... علاقه و اینا

4:00min        تکرار شده در حالی که دارن ابعاد فاجعه رو روشن میکنن یکی از زیبا ترین دعا ها مناجات حضرت امیر در مسجد کوفه است . مولای یا  مولای ببین از ابتدا چجوری شروع میکنه؛*مولای* عبد میگه مولای مومن میگه *یا الله* ؛ عبد میگه یا رَبّ مومن میگه یا رحمن ؛ نه اینکه مومن و عبد با هم یکی نیستن به بار معنایی ویژه آدم یه وقتی متوجه اینه که خیلی قبولت دارم اون موقع باید به خودش بگه مومن به عنوان مومن خدا رو صدا بزنه اما یه موقع میخواد به خدا ایجوری بگه خدایا خیلی نوکرتم . خیلی در برابرت افتادم ؛ خوبی زیاد گیر می یاد بندگی گیر نمیاد ؛

5:00min        دوباره به اون دعا نگاه کنیم تا با این حرف بحثمون شروع بشه که *انت مولا و انا عبد و هل یرحم العبد الا المولا؛ انت مالک و انا مملوک* ؛ بار روانی هر کدوم از این مقایسه ها رو تو رو خدا در نظر بگیرید . این رو بهش میگن عبادت . یکمی رو مفهوم عبد با همدیگه کار بکنیم اصلا زندگی از این ور به اون ور میشه من به شما قول میدم . بندگی هم همین طور یه رونق دیگه ای پیدا میشه آدم یه فضای تازه ای رو میبینه توی این فضای تازه همه چی جای خودش رو پیدا میکنه همه خوبی ها مثل یه دسته گلی که تزیین کردن میرن سرجای خودشون قرار میگیرن

6:00min       خوب شدن هم سهل میشه . عبد. خوب شدن براش سهل میشه این از موضوع سخن نمیدونیم حالا تا چند روز با این موضوع درگیر باشیم ها حالا یکی از مساعل مهم ما اینه . یکی از ... وارد سخن که میخوام بشیم حالا من یه نکته ای رو می خوام امروز عرض بکنم . یکی از جاهایی که این مفهوم  عبد  بودن خیلی تجلی پیدا میکنه و ما نیاز داریم در اون جا به بار روانی مفهم عبد توجه بکنیم ببینیم اونجا آیا (در وجود خودمون ) عبد وجود داره یا نه اون دعاست . دعا کردن درخونه خدا از خدا چیز خواستن خیلی توش مزه ی بندگی هست مزه ی عبد بودن هست . غلام نوکر همیشه هی باید بره در خونه ی ارَبّاب :

7:00min        آقا فلان چیز رو بهم میدی ،آقا من چکار کنیم اجازه بگیره هی برنامه بگیره هی نمیدونم جنس بگیره هی موارد خودش رو تامین کنه؛ به همین دلیل خدا توی قرآن کریم چی میفرماید بعد از این که میفرماید *اُدعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُم‏ (غافر 60 )* یه دفه ای نگاه میکنه به اونایی که دعا نمیکنن میفرماید شما تکبر میکنید به عبادت من !؟ دعا رو مظهر عبادت میگیره خدا !!! در دعا خیلی عبادت انگار نهفته است . انقدر در دعا عبادت عبد شدن نهفته ست که اگر دعا نکنی خدا اصلا قبول نداره تو بنده ای . یکی از جاهایی که خیلی مفهوم

8:00min        عبادت پر رنگ میشه و بندگی ؛ نه خوب بودن یه چیز دیگست اون ، مومن هم یه چیز دیگه ست ایمان لازمه برای بندگی ؛ ایمان تازه لازمه برا بندگی!!! تقوا یکی از صفات بسیار مهم عباد خداست . این جوری شما نگاه بکنید کلمه عبد خیلی کلمه مادری و محوریه در رابطه ی بین... در بین مفاهیم دینی دعا اون وقت میاد یه همچین جایگاهی رو پیدا میکنه . دعا میشه مظهر عبادت بله اگر کسی دعا نکرد این اصلا بنده نیست ؛(زبان خدا) تو چه تکبر کردی نسبت به بندگی من ؟؟ بابا ما کی تکبر کردیم ما فقط دعا نکردیم . همه ی مفسرین می فرمایند* یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی( غافر 60)‏*

9:00min        یعنی دعا نکرد . دعا نکرد رو با یه کلمه ی بنده نیست خدا اینجا ذکر میکنه اونم با چه اخلاق زشتی تکبر ؛ تکبر میورزه و بنده نیست نه غفلت داره و بنده نیست خیلی فرق میکنن اینا با هم ؛(زبان خدا) یادت رفت بنده ای ؟ نه مگر کسی بنده باشه یادش میره بنده ست .  حالا دوباره میریم تو اخلاق بندگی . عبد همیشه حالیشه عبده . سرباز میره تو پادگان مثلا دیدی میخوان تحقیر کنن میگن سربازی ؟؟ بعضی وقتا کلمه آش خور بهش اضافه میکنن . میخوان چی بگن میخوان بگن ببین تو موقعیت خودت رو بدون دیگه زیاد نپر جایی که جای تو نیست تو جات اینه.

10:00min   موقعیتش رو بهش نشون میدن یه رفتاری بکنه خلاف این موقعیتش مورد سوال قرار میگیره رفتار مطابق با موقعیت بندگی دعاست؛ حالا شما دعا نکردی نمیگن ایشون غافل اند میفرمایند که ایشون مستکبرند .چون این اگه مستکبر نبود حالیش می شد بنده جاش کجاست . این دیگه چیزی نیست آدم فراموشش بکنه که . ترجمه آیه ست ها ما کاری انجام نمیدیم با آیه *الذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی( غافر 60)‏* تکبر بکنند از عبادت من من اینا رو به جهنم میکشونم . دعا نکردن تکبر از عبادته . تکبر بازهم یکی از اون محوری ترن صفاتیست که

11:00min   با بندگی از بین میره با بندگی اون رو میخوایم بزنیم زمین . اخلاق و آداب بندگی و رموزش رو حتی روانشناسی این مفهوم خیلی کار قشنگیه . من در ارتباط با دعا این بحث رو مقدمتاً عرض بکنم رفقا دعا میتونه زبان غال باشه می تونه زبان حال باشه؛ دعا وقتی زبان غال باشه دیگه لغلغه ی زبونی گفتی دیگه . ولی وقتی زبان حال باشه یعنی از صمیم قلب میخوایی حالا تازه شد دعا . حضرت علی (ع) فرمود دعا زبان حال نباشه دعا نیست . اصلا گوش داده نمیشه مستجاب نمیشه . دعا باید زبان حال باشه وقتی که زبان حال شد تازه میشه دعا حالا ببنیم

12:00min  مستجاب میشه یا نه . دعا وقتی زبان حال شد مستجاب میشه منتهی مقدار استجابتش بستگی به این داره که این زبان حال شما که داری با حال هم این رو از خدا میخوایی زبان استعدادت هم هست یا نه . اون چیزی که میخوان بهت بدن بهت میچسبه ؟ با شاکله وجودیت هماهنگی داره . این خدایی که داری صدا میزنی با شاکله وجودیت هماهنگی داره . راست میگی * یا رَبّ * راست میگی ؟ اون رو دیگه به حالت نگاه نمیکنن بله ممکنه کشتی طوفان زده بشه واقعا خیلی با حال بگی * یا رَبّ * اون میشه زبان حالت زبان استعداد اینه که تو واقعاً دعا کُنی . به اندازه ی زبان استعداد دعا ها رو جواب میدن مواظب باشین دعا ها تون از دست نره .می فرماید  حضرتامر المومنین علی (ع)

13:00min   به نقل از خطبه حضرت رسول بعد از مواقع نماز ماه مبارک رمضان دست هاتون رو بالا ببرید که خدا هیچ کسی رو از رحمتش اون زمان مایوس نخواهد کرد نماز جماعت ها توی ماه رمضون  رونق پیدا میکنه اصلا کار خداست با دل ها ممکنه خیلیا متوجه نشن . دعا بعد همچین نمازهایی یقینا مستجابه خوب مستجاب هست ولی عزیز من تو استعدادش رو نداری دو نفر کنار هم نشستن یه چیز رو میخوان به یکی یه چقدر میدن به یکی یه چقدر میدن میشه زبان استعداد دعا با زبان غال که هیچی با زبان حالا شد دعا میزان استجابت دعا

14:00min   بستگی به زبان استعداد داره . تو چقدر عبدی ؟؟ این نوساناتش رو هم شما خیلیاش رو نمیتونید با بیرون اندازه گیری بکنی شاخص بیرونی نداره خیالت رو راحت بکنی سرت رو بندازی پایین بلند شی بری . شاخص این که این عبد بودن چقدر در جانت جا گرفته خیلی وقتا بیرونی نیست . نماز رو میخونی خوب ای فلجمله یه بندگی هست خوب الحمد الله هست . اما این بندگی چقدر تحقق پیدا کرده .توی یکی 99% توی یکی 100% توی یکی 1000% توی یکی 1222% همین جوری هی افزایش پیدا میکنه ؛ بیشتر عبده ؛ اینجاها بندگان خدا می افتن توی تاریکی دنبال خودشون میگردن . واضح هم نیست این قصه اگه واضح هم بود . میگفتیم مشخصاتش دو تاست یکی دروغ نگو

15:00min   یکی غیبت نکن و خلاص یقش رو میگرفتی میگفتی دروغ و غیبتش رو هم کنترل کردم . کنترل شد آقا همه متغیر ها رو کنترل کردیم آقا نه . پنهانه توی لایه ها درونی دله . هی میبینی که یه ماه رمضون حضرت امام عبور میکنه امام میشه یه چیز دیگه؛ عبد تر میشه . حضرت امام (ره) توصیفشون درباره حضرت علی (ع) این بود که حضرت علی (ع) عبد الله بود تربیت شده ی عبدالله اعظم ( رسول گرامی اسلام ) و درَبّاره رسول خدا قشنگ ترین توصیفی که میکنی ( عبدهو و رسوله) همش دعوا سر این عبده مقوله به تشکیک بندگیه حالا عالمی هم داره برای خودش مادر بودن یه عالمی داره ، بچه بودن

16:00min   یه عالمی داره ، همسر بودن یه عالمی داره ، عبد بودن هم برای خودش یه عالمی داره . خودش فی نفسه در خودش یه صفاتی رو به انسان تراوش میکنه؛ خوبی های خودتو بیا از این ناحیه بگیر تو چرا اینقدر مهرَبّونی؟ این از بنده بودنش ناشی شده . نه اینکه رفته گفته خوب چون من بنده ی خدا هستم باید حرف خدا رو گوش بکنم و بعد خدا فرموده لبخند بزن ما هم لبخند میزنیم . نه این نیست . یعنی اخلاقت این جوری شده چون بنده ای . صدات نازک شده اصلا . از بس هی نتونستی مقابل ارَبّابت صدات رو کافت بکنی هی داد هم باید نازک داد بزنی . مثله ها در مثل مناغشه نیست . عبد بودن وقتی

17:00min   در دل انسان تحقق پیدا کرد دعا آخ قشنگ مستجاب میشه . خدا دیگه مشکلی نداره با این . صدا زد میگه بهش بدین . یه چیز دیگه خواست بهش بدین این نمیبینید چجوری مشتی عبده منه . مشتی عبدش رو اصطلاح عرفانی مشتی رو دیشب یک مقدار توضیح دادم نمیدونم این جوریه که دوستان احیانا نبودن یا بودن چون آغاز بحث ما از دیشب بود من یه اشاره ای بکنم به بحث دیشب . یه مثالی زدیم گفتیم چی؟؟؟ گفتیم که خدا به مسابه آن زندانبان یست که تو رو بی جرم و بی تقصیر ، می خوام برات ارَبّاب درست کنم ها ، جوجه بشی مقابل این ارَبّاب ، ما یک سری اصطلاحات رو باید فارسی ترجمه کنیم چکار کنیم ، مشتی و جوجه و نمی دونم اینا رو مجبوریم استفاده کنیم دیگه؛

18:00min   وقتی تو به یکی میگی جوجه منظورت چیه منظورت اینه ایشون واقعا جوجه ان نه جوجه که نیستش که این بار معنایی خاصی داره . جوجه شده یعنی مچاله شده . میخوام مچالت بکنم . عبد اینه دیگه یکی از خصوصیاتش این جوری میشه . حالا تو روایت ها قشنگ اومده ریشه ی اینکه چی میشه عبد میشه عبد ، صفاتی که متصل به عبودیت جزو بار روانی مفهوم عبد به حساب میاد یه روایت خیلی قشنگی هست که ان شا الله روزهای بعد من خدمت تون عرض خواهم کرد ، اگر خدا عمری داد و توفیق داد . خدا این زندانبانیه که تو رو بی جرم و بی تقصیر انداخته تو این زندان زندان دنیا و دنیا هم سجنه دیگه *سجنُ مومن* بعدشم میخواد اعدامت کنه ، با چه جرمی باهمون جرمی که انداختت تو این زندان

19:00min   اون که ما جرمی انجام ندادیم این اعدامت هم به همون بی جرمی . این کارم میکنه قطعاً ، صدات هم در نیاد ؛ هی اینا موجب میشه ما جوجه بشیم . بعدشم توی این زندان بلا هم سرت میفرسته ، اعتراض نکنی ها . زندانی خوب اونیه که ... خدایا من اگه زندانی خوبی بشم ان شا الله مارو اعدام نمیکنی نه رَبّطی نداره . اعدامت سر جاشه ، خیلی بیشتر جوجه میشی ؛ خدایا من اگه زندانی خوبی بشم سنت بلا دهی به زندانیت رو برمیداری؟ نه بیشتر میشه که کمتر نمیشه . نوعش البته ممکنه متفاوت بشه دیگه اعصابت خورد نمیشه من الان بهت میگم دیگه آقا نگو بزار ما خوش باشیم .  اومد یه نفر به امام صادق(ع) یا باقر(ع) گفت :

20:00min   آقا من شما رو خیلی دوست دارم . امام فرمود پس برو خودت رو آماده کن برا بلا . گفت : آخه چرا؟ فرمود : دوستای ما اینجورین دیگه ، پدرشون رو خدا در میاره. بلا مال دوستای ماست بلا مال اونهاست . اومد یه سری از بیماری های وحشتناک رو نام برد گفت : ممکنه دوستای شما اینجور بیمار ها رو هم پیدا کنن . امام یکی یکی تایید میکرد . بعد گفت . آقا اینا خیلی... دوستای شما باشن و این بیماریها... فرمود : اصلا بلا مال دوستای ماست،الکی بقیه یه سهمی دارن از این قصه . میتکونه آدم رو یا نه ؟

21:00min   فدات بشم تو بناست با روزه... حالا توی روزه نریم . روزه هم همینه دیگه تو گرسنه میشی؛ *إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏ (6) أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏ (7 العلق )*  تا خودش رو مستغنی ببینه طغیان میکنه . همین گرسنگی ماه رمضون که ارادی هم هست انقد آدم رو میتکونه ! یه سری چیزا رو ما نمی بینیم شون اون ها رو ولی اونا رو میریزه . ای خدا چشم ما رو به باطن ماه رمضان روشن کن چشم ما اونایی رو که رمضان میریزه ببینیم . اون بدی ها اون لجنی ها . ضعف گرفته اونا میریزه . دیگه می بینم خدا نیستی اخلاق خداییت افتاده . اصلا ما که حالیمون نمیشه چی به چیه ما فعلا میبینیم حال نداریم؛

22:00min  یا نورانی هم شدی ؛ یکی از قشنگ ترین لحظاتی که به تصویر میشه کشید بندگی رو میدونید چه وقتیه ؟ *إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (83 الواقعه)* خِرخِرهش رو بگیر همچین داره نفس میزنه خِر و خِر میکنه حالا قیافش رو ببین چقدر نورانی شده افتاده دیگه از کت و کول دیگه نمیتونه تکون بخُرده دیگه * انا رَبّکم العلا*ش رفت . قارون وقتی زمین هی میبلعیدش هی داد میزد قارون . قیافش رو نگاه کن چی شده!!! میفرمود دیگه فایده نداره . علی ابن ابی طالب سعی میکنه این قیافه رو بدون

23:00min   اون اتفاقات در خونه ی خدا از خودش نشون بده عبد یعنی این . عبد رو دعاش رو مستجاب میکنن ، خدا قیافت رو نگاه بکنه تا ته خونده، به ظاهر نیست ها چیزی از ظاهر پیدا نیست ، البته بعضی ها یه دل هایی دارن که البته خیلی کم اند اون آدما شما خیالتون راحت باشه ، گفتم اون عالم توی تهران به من میفرمودن ؛ رجب علی خیاط به من رسید ، گفت : چرا قیافت این جوری شده؟! بعد توضیح داد قیافش رو (که من نمی تونم بگم ، اوشون به منم گفت ها ولی من نمی تونم بگم همچین زیاد قشنگ نیست عباراتش اصلا قشنگ نیست) چرا این جوری شده ؟! من یه دفعه ای به خودم اومدم گفتم ببخشید ، علتش رو گفتم ، توی همچین موقعیتی ام توی زندگی

24:00min   بعد گفت نه خوب درست کن خودت رو . بعد که رفت و رد شد برگشت گفت اِ فلانی چه بهتر شدی چکار کردی؟ گفتم استغفار کردم. گفت خوب بیشتر استغفار کن . تو که وضع خودت رو نمی تونی تغییر بدی حد اقل استغفار کن . بیشتر استغفار کن ان شا الله درست میشه . روزه یکم آدم رو میتکونه دیگه . میتکونه یعنی ضعفی که آدم میگیره نور همش توی این ضعف ست . اگه تونستی جای این ضعفه یه ضعف تفکری و معنوی به خودت بدی ، بندازی خودت رو در خونه خدا * ارحم عبدک ضعیف؛ذلیل؛مسکین؛حقیر؛مستکین*این صفات رو به چهره ی خودت بزنی میشی عبد، وقتی عبد شدی هر چی بگی خدا میگه من حرف بندم رو گوش میکنم

25:00min  دعا استجابتش به زبان استعداده ، چکار بکنیم عبد بشیم ؟ زندان بان بقیه ی صفاتش چی بود؟ اعدامت هم میکنه ، بلا هم بهت میده ، این وسطه میگه بیا از من تشکر بکن ، آخه ما باید ؛ می دونی یکی متکبر باشه بقیه رو چجوری می پسنده . یکی بود همیشه رفقایی رو که انتخاب میکرد جزوه متواضعین بودن . گفتن : تو چه رفقای خوبی داری همه افتاده حالن. گفت : آره دیگه الحمد الله رفقامون همه خوبن، کم کم نزدیک بود بگه : مثل خودمون خوبن . گفتم اتفاقاً تو میدونی چرا این رفقا رو انتخاب میکنی همه متواضع چون تو خودت متکبری نمیتونی یه آدمی رو که شاخ و شونه میکشه  باهاش رفیق شیی فقط میتونی با متواضع ها می تونی رفیق شیی .

26:00min   گفتم اتفاقا خدا هم اخلاقش این جورییه . اخلاقت خیلی به خدا رفته؛ ولی خدا یه روزی روت رو کم میکنه چون هیچ کی نباید مثل اون باشه اون فقط خودش باید باشه ؛ خدا متکبره ، تو بنا بود بی افتادی ، نه اینکه با متکبرین بریم رفیق بشیم ، نه آدم های که غُد اند بتونیم تحملشون کنیم ؛ حالا این یه دستور اخلاقی زندگی اجتماعی از توش در بیاری خیلی مشکلات جامعه اسلامی حل میشه ها ولی تو رو خدا الان حال و حوصله ی حل اونجور حل مشکلات اجتماعی مون رو نداریم ؛ کافی مذهبی ها بتونن آدم های غُد رو تحمل کنن ببین چی میشه دنیا ، چقدر رفقاشون دایرشون گسترده میشه ؛ ولی حالا ما حال و حوصله روز اول ماه رمضونی داریم مشکلات جامعه رو حل بکنیم نداریم ؛ ولش کن حالا بعداً از جلسه رفتی بیرون درستش میکنیم ؛ این زندان بان متکبر ...

27:00min  متکبرانه تشکر می کنی؟؟؟ ذلیلانه باید تشکر بکنی ببین عبد تشکر میکنه یا همسایمون . همسایه جنسی بهش میدی میگی آقا این رو لازم داشتی بفرمایید . میگه خیلی ممنون واقعا تشکر میکنم من اصلا توی موقعیتی افتادم ، من اصلا نباید توی این موقعیت می افتادم ذلیل شما بشم ولی استثناعاً شدیم ولی حالا جبران میکنم ، نمیمونم این جوری توی شرمندگی تو رو هم شرمنده خودم میکنم . ولی واقعاً ... بچه با ادبیه دیگه تشکر میکنه تشکر متکبرانه رو ببین . ولی حالا نگو جواب منو ولی تا حالا چند بار این جوری از خدا تشکر کردی؟ من میخوام تشکر عبد رو عرض کنم . توی این زندان یه لقمه نونی هم برات میندازه . لقمه نونه رو میخوایی نخوری که میمیری نمیشه . میخوایی تشکر بکنی ؛

28:00min   نمیشه چون آب خوش از گلوی آدم پایین نمیره . میخوایی تشکر نکنی؛(زبان خدا: ) تشکر میخوایی نکنی ؟؟؟؟  ( زبان عبد: ) غلط کردم خدا ببخشید خیلی ممنون خیلی ممنون ؛ تشکر ذلیلانه ؛ اینا رو میدونین مثل چی توضیح میدن کار عبسیه ها شما هم تحمل کنید عیبی نداره . دارم بوی عطر یاس رو توضیح میدم اینا که توضیح دادنی نیست اینا چشیدنیه ؛ لذا با این الفاظ سعی میکنیم به تصویر بکشیم و فدات بشم خیلی از الفاظ دیگه هم دارن همین کار رو میکنن . که ما بتونیم این رو به تصویر بکشیم ما با زبون خودمون کمک میخوایم بکنیم یکم همدیگر رو در این جهت قابل تصّور بکنیم این مفاهیم ندیدنی رو . خدا یه لقمه نون هم برات میندازه ( زبان عبد: ) ها تشکر میکنم . قیافه این موقعه تشکر کردن خیلی قشنگه ببین زندانیه وسطه

29:00min  اون بلا؛جرم؛اعدام؛شکنجه نون هم بهش میده یه وقت هم چلو کباب بهش میده ؛ وسطش میخواد یه چیزی بگه ها ولی نمیگه ( این زندانت چیه اون چلو کبابت چیه ) اینا که اصلش جای دیگه ست مخزن اینا یه جای دیگه ست ما رو نمی بری اون جا هی این جا داری لقمه لقمه ... این آدم بازی میکنه با چلو کباب؟ چلو کباب دستش بیاد زندان یادش میره؟ تشکرش هم یه تشکر ذلیلانه ست . شادیش هم شادیه یه زندانیه . در مقابل این خدا این جوری قرار گرفتی بعد دستور هم بهت میده اوخ مشتی موقع اون دستورشه اینا همه رو اجرا کرده انگار تا الان

30:00min  معلوم نشده این خدا چه خدای مشتییه و رَبّه و از تو بندگی می خواد . من هر وقت دستم رو این جوری میکنم این معنی داره برای من ( حالت زدن سیلی با دست اشاره به جمع ) نمی دونم برای شما هم معنی داره یا نه چون بابامون هر موقع می خواست ما رو تهدید بکنه ( با اشاره ی دست تهدید به سیلی ) می گفت : این کار ور نکن . یعنی معلوم بود پشتش یه چک بلا محلی پشت سرش هست . بسیاری از آیات قران این تیکه رو آخرش داره . خداست دیگه خدای مشتی . تازه وقتی این خدا مشتی بودنش به اوج میرسه که تو رو این وسطه قرار داده و بخواد از تو معضرت بخواد مگه تو کی هستی؟من از تو معضرت خواهی بکنم . ببخشید چند روزه این جا قرارت دادم . نه این وسطه میاد دستور میده . اگه

31:00min  توی این زندان که میون اون بلا هست هر چند با اون یه لقمه با اون اعدامی که انتهاش هست ؛ اگه دست رو به اون درختی که گوشه ی زندان هست بزنی پدرت رو در میارم ها . اینجا تازه معلوم میشه خدا کیه !! خدا چقدر خداست ؛ رَبّه ، بار معنایی رَبّ معلوم میشه ، بعد تو توی این وسطه اگه عاشق خدا شدی این عشق عشقه به مولاست و اصلا عشق یعنی این که امیر المومنین اوج این عاشقی رو کجا میزنه؟ اینجا که چیزی نیست ، من که اینجا نوکرتم عاشقتم میمیرم برات که چیزی نیست

32:00min  اینا که مشکلی نیست . مشکل اون مشکلیه که هیچ کس نمی تونه زیرش کمر راست بکنه . مشکل عذاب جهنم تویه که من طاقت ندارم اون وقت اینقدر از عذاب جهنم ناله میزنه میزنه که من عذاب جهنم تو رو فهمیدم ؟ ولی خدا میدونی من چقدر عبد تو ام ؟ میدونی چقدر نوکرتم ؟ میدونی چقدر دوستت دارم ؟ تو منو بندازی توی جهنم ، اونجا اعلام میکنم *اعلَمتُ انها انّی احِبُک*داد میزنم میگم دوستت دارم ، من رو انداختی توی زندان میل من به تو منقتع بشه من رو توی جهنم هم که بندازی تمایلم نسبت به تو از بین نمیره ؛ اینو بهش میگن چی ؟ محبت عبد به مولا

33:00min  دقت بکنید ! من رو بندازی جهنم بندازی میدونید یعنی چی ، یعنی تمام این قواعدی رو که به من گفتی همه رو ندید بگیری ؛ به من گفتی نماز بخون جهنم نمیری... ؛ من که نماز خوندم که ولی من عبدم دو قورت و نیمم باقی نیست اونجا بیام شاخ و شونه بکشم بگم من که نماز خوندم ؛ ببین این رو که من نمیتونم بگم که من اگه بگم خدایا من رو بندازی جهنم اونجا هم صدا میزنم دوستت دارم . میدونی من نمی تونم اینو بگم حضرت امام فرمود گفتن بعضی از این کلمات دعای کمیل از آدم عادی عاجزه ؛ من داشتم فکر میکردم کدوم یکی از کلمات از آدم عادی عاجزه یکی همین جمله است ، گنه کار نمیتونه این رو بگه که چون گنه کار حقشه بره جهنم . (زبان خدا: ) خوب حقت رو بهت دادم میخوایی از دستم ناراحت بشی ...

34:00min  خوب نباید بشی ، بیجا میکنی ناراحت بشی ، هنر کردی بگی بندازی جهنم از دستت ناراحت نمیشم ، نه خیر ناراحت بشو ؛ ولی علی ابن ابی طالب(ع) گناه نکرده که اون که هرچی گفت انجام داد که ، حالا خدا بزنه زیره همه ی حرفا ببردش جهنم نه اعوذ بالله حالا داریم توی زبان دعا صحبت میکنیم ، (زبان امام علی(ع) )فکر کردی من قطع میکنم من که قطع نمیکنم من عبد توام تو مولای منی تو صاحب اختیاری من دست بر نمی دارم ، خدا چجوری این رو بار آورده عبدالله حقیقی پرورش یافته عبدالله اعظم ؛ می دونی دعای کی مستجاب میشه دعای عبد *اُدعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُم‏ (غافر 60 )* این دعا مظهر ... چرا من خودمو دارم میکشم اون روایت رسول گرامی رو بگو

35:00min  فرمود رسول گرامی اسلام*الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَة* مغز عبادت دعاست . دعا هم تجلی بندگیست ما ان شا الله یکم درباره ی ابعاد این عبودیت و ربوبیت حضرت حق صحبت میکنیم ، ولی انصافا جاش وسط جلسه ی دعاست ، دعا هم محل تجلی این بندگیه هم آورنده ی این عبودیته ؛ در جریان دعا میزان عبودیت خودت رو میشناسی با دعا این سه تا کار مهم رو میشه انجام داد ، ببین چقدر داری از این حقیقت بندگی ، و هر چقدر کم داری این جا ایجاد بکن و خودت رو محاسبه بکن بشناسی میزان بندگیه خودت رو

36:00min  وقتی که عبد شد اون وقت تازه رعفت خدا شروع میشه  مهربونیش شروع میشه ، چه کنه خدا که بعضی ها رو نوازش میکنه اینا مغرور میشن متکبر میشن روشون زیاد می شه دست خدا رو پس میزنن خدا چکار کنه با اینا اگه بهشون محبت کنه انگار بهشون رو داده ؛ خدا رو محدود میکنن دیگه نمی ذارن خدا محبتش رو بهشون برسونه ؛ اما اونی که عبد شد خدا دیگه عبا نداره ، بهش برسونین ، هی بهش محبت میکنن ، اووووه سیرابش می کنن ، می بینن این حسابی ربوبیت حضرت حق رو پذیرفته و عبودیت رو و خدا او رو در آغوش گرم نوازش خودش ؛ آقا کیف می کنه ها میگم متفاوت میشه یعنی این ، اصلا تو غرق می شی در نعمات خدا

37:00min   در رحمت خدا در محبت خدا بدون اینکه یه ذره غرور پیدا کنی ؛ اون وقت خدا هم دیوارا رو بر میداره ، دیوار بین خودش و بنده رو بر میداره میگه تو هم بیا بشو مثل خودم و کارای من رو بکن ، میخوایی خلق کنی ؟ دیگه خدا براش حد نمیگذاره که ، میگه تو جات رو شناختی ، بیا توی اتاق خصوصیه خودم تو تعدی نمی کنی تو روت زیاد نمیشه بیا . اون عالم بزرگ وار همراه اون عارف داشتن میرفتن توی مسیر مشهد ، نشسته بودن یه کنار توی شمال ، مال چند دهه قبله این قصه ، این قدرت ها که چیزی نیست عالم به عارف گفت شما میتونید چیزی رو خلق کنید اینجا گفت مثلا چی گقت یه ساعت گفت بیا دستش رو این جوری میکنه یه ساعت نو آکبند

38:00min   تولید ژاپن بهش میده بعد میگه این که چیزی نیست بزار یکی دیگه هم عین همین می خوایی دوباره دستش رو این جوری میکنه بیا . میارن توی قم دوتا ساعت ها رو می برن ساعت فروشی قم دم حرم ، شماره سریالاش یکیه میگه آقا نمیشه این جوری این رو از کجا خریدی چجوریه ، میگه تو کاری نداشته باش بده من اینو ؛ دیگه عبد اینه دیگه عبد میگه بنده ی من تو عبد بشو من تو رو مثل خودم قرار میدم ؛ خوب وقتی ما میگیم عبد کجا باید بریم بندگی رو تماشا بکنیم معلومه دیگه باید بریم کنار نهر علقمه بدن قطعه قطعه شده عباس اونجا مظعر عبودیت روی زمین افتاده چون عباش شهیده

39:00min  (شروع روضه خوانی تا دقیقه ی 46)

پایان جلسه ی دوم.