بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 179


راه های صبر

قمست3 : بیم و امید - زهد

آیت الله شهید دستغیب (+)


این مطلب متن خلاصه ای از سخنرانی جلسه دوم- ایمان و صبر می باشد که در دهه ی 60 ضبط شده است.

بر اساس روایت حضرت علی (ع) ایمان چهار ستون دارد که صبر اولین آنها ست و نسبت به ایمان مثل سر برای بدن است.

در این مطلب با چهار مفهوم بنیادی که موجوب صبر می شوند آشنا می شوید که عبارت اند از : شوق - خوف - زهد - انتظار .

این جلسه به جمع بندی و تشریح بیشتر خوف و رجا پرداخته شده و در انتها نیز بحث زهد باز شد .


دریافت فایل صوتی این جلسه از سرور سایت راسخون

دریافت از راسخون

.


متن خلاصه جلسه 3

روایت امام علی (ع) که ایمان 4ستون دارد .

و صبر هم چهار رشته دارد . شوق داشته باشد و مرده نباشد .

 

(( ...  لکل باب رغبة الى اللَّه منهم ید قارعة ... // نهج البلاغه خطبه 213 //  و براى هر درى که راه رغبت و توجّه به خداست ایشان را دست کوبنده‏اى‏ است ))

 

مومن و شیعه ی علی علیه السلام چون شوق به کار خیر دارد ده دنبال آن می دود .

 

توجه به مغالطه ی بین رجاء و غرور:

 

مردم عام اگر می بینند کسی بند دلش نیست که خدا میبیند ، از عذاب الهی باک ندارد ، میگویند رجاء ش زیاد است . ای مسلمان رجاء یعنی غرور ؟!

 

رجاء یعنی کسی که رو شوق می رود در خونه ی خدا .

 

زارع هم به شوق خدا مالش را ( دانه ) به بیابان می پاشد به امید اینکه خدا در کارش خیر قرار دهد و پاداش دهد .

 

حال اگر کشاورزی دانه نکاشته انتظار برداشت محصول کند . باطل است . در عالم دنیا هرکس زرعی کرده در آخرت نتیجه ی زرعش را دارد .

 

اینکه به کار نیک خود ببالی و غرور را جایگزین کنی باطل است .

 

مثال : برای رسیدن به مقصدی در بین شهر ها مثلا برای رفتن به مشهد سو به تهران کنی ، هر چه تندتر بروی هم به مشهد نخواهی رسید . مثال رفتن به سمت گناهان که می تازد اما می گوید به بهشت هم می رسیم ، ولی این راه به سمت جهنم است. تو داری راه جهنم می روی امید به بهشت داری ؟ بی معنی است.

 

کسی که تخم حنزل بکارد امید هندوانه دارد . بی معنی است .

 

بشارت به مومن : وقتی که در قیامت سر از قبر بر می دارد می بیند که یک (عماری ) وسیله ی نقلیه ی تشریفاتی مثل هواپیما . این رو بر میدارد صاف می گذارد در بهشت . مومن تعجب می کند که این چه بود چطور مرا مثل برق رساند به بهشت . گفتن این صورت ملکی از مسجدی است که تو ملازم آن بودی .

 

برای دنیا داران هم می گویم این مثل برق شما می رسوند در جهنم.

 

از همین الان معلوم اس که چه می شود . ببین اگر از چشم و گوش و نعمات استفاده ی خیر می کنی ثمره اش هم خیر است .

 

((البقره286 // لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَت‏ ... //  خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمى‏کند. (انسان،) هر کار(نیکى) را انجام دهد، براى خود انجام داده؛ و هر کار(بدى) کند، به زیان خود کرده است‏. ))

 

غرور دربرابر خدا کار شیطان است :

 

(( ... لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُور // لقمان 33 و فاطر 5 //  مبادا(شیطان) فریبکار شما را(به کرم) خدا مغرور سازد! ))

 

کسی که راه یزید را می رود چطور امید به شفاعت حسین (ع)  دارد.

 

 

 

مناجات .

 

 

برای هر کار خیری شوق شوق نیاز است .

 

قال صادق(ع): (( لا یکون مؤمن مؤمناً حتی یکون خائفاً راجیاً و لا یکون خائفاً راجیاً حتی یکون عاملاً لما یخاف و یرجو )) مؤمن نمی تواند مؤمن باشد؛ مگر اینکه امیدوار و ترسنده باشد، و امیدوار و ترسنده نمی تواند باشد؛ مگر اینکه به آنچه امید و بیم دارد، عمل کند.

 

خیال کردی مومن که صرف ادعا که نیست وقتی مومن است که توی دلش خوف و رجا هر دو باشد. و بیم و امید ندارد مگر اینکه از گناه فراری و به سمت ثواب مشتاق باشد .

 

حدیث دیگر :

 

حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله فرمود: مؤمن بین دو خوف زندگى مى‏کند، خوف از گذشته و خوف از آینده، و با مرگ نفس زندگى قلب شروع مى‏شود، و با زندگى دل آدمى به استقامت و پایدارى مى‏رسد و مقاومت مى‏نماید.

هر کس خداوند را با میزان خوف و رجاء عبادت کند گمراه نمى‏شود و به آرزوهاى خود مى‏رسد بنده‏اى چگونه نترسد که او نمى‏داند نامه عملش چگونه پایان خواهد گرفت، او عملى ندارد تا به آن توسل جوید و یا شایسته استحقاق گردد، او توانائى ندارد کارى انجام دهد و یا فرار نماید.

چگونه امیدوار نباشد کسى که خود را عاجز مى‏نگرد، و او در میان دریاهائى از نعمت‏هاى معنوى و مادى خداوند غرق شده و نمى‏تواند آنها را بشمارش در آورد، پس بنده محب خدا را به امیدوارى عبادت مى‏کند و با چشمان بیدار متوجه اعمال خود مى‏باشد، و زاهد هم خداوند را به خوف پرستش مى‏نماید.

 

 

مگر بجز خوف خدا چیزی می تواند جلوی شهوت را بگیرد ؟ خیر اگر ترس اومد جلوی شهوت گرفته می شود .

 

15:00

 

داستان عابدی که در خانه ی محقر خود مشغول عبادت بود . یک شب زن بد کاره ای برای از راه به در کردن عابد به در منزل وی رفته و آه و ناله کرد که بی پناه است و یاغیان در پی او . عابد با بیم بسیار نهایتا مجبور شد و اجازه داد که زن وارد شود . پس از گذر زمانی چند زن شروع کرد به اشوه گری . مرد عابد از ترس گناه انگشت خود را در منغل آتش بخاری داخل خانه برد و انگشت را سوزاند که به فکر عذاب الهی بیافتد تا قلبش به شهوت نرود . پس از آرام شدن سوزش انگشت ، عابد انگشت دیگری را به داخل آتش برد و تا صبح تمام ده انگشت دستان را سوزاند زن از مشاهده ی چنین رفتاری از مرد عابد گذاشت و از منزل فرار کرد و رفت .

 

20:00

 

داستان کفن دزدی که همسایه اش مریض شده بود و کفن دزد را صدا زد و با او معامله کرد که کفن مرا ندزدی من به تو کفن گران قیمی می دهم و بعدش که مرد ، کفن دزد شب اول قبر کفن همسایه را می خواست که بردارد ، از جنازه صدایی آمد که کفن مرا نبر . این ماجرا چنان خوفی به دل کفن دزد انداخت که ماه ها به حال ناله و توبه درآمد و مریض تا اینکه وصیت کرد که جنازه اش را بسوزانند . ( هرچه گناه برایت بزرگ جلوه کرد به رحمت خدا نزدیک تری ) ، بعد که کفن دزد مرد و جنازه اش را سوزاندن ، پروردگار زنده اش کرد و به او فرمود چه وصیتی بود که کرد؟ عبد کفن دزد عرض کرد که شاهدی بود از خوف من بود . پروردگار هم فرمود حال که خوف پیدا کردی تو را امان می دهیم .

 

29:00

 

دو شعبه ی دیگر صبر : زهد و انتظار است .

 

تا اهل رجا نشی نمی تونی بر طاعت صبر کنی .

تا اهل خوف نشی نمی توی بر گناه صبر کنی.

 

و تا زاهد نشوی نمی تونی صبر بر بلا بکنی .

 

حضرت علی (ع) می فرماید : (( و من زهد فی الدّنیا هانت علیه المصیبات‏ // هر که زهد کند در دنیا سهل آید بر وى مصیبتها ))

 

زهد در دنیا چیست ؟ حرف بسیار است . بهترین تعبیرات درباره زهد از حضرت علی (ع) آمده در باره زهد که در دو کلمه خلاصه شده : (( لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُم ...‏ // سوره حدید 23 //  این بخاطر آن است که براى آنچه از دست داده‏اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید ... ))

 

کاش کی را بنداز کنار هر چه پیش آمد راضی باش. هر تقدیر که شد که واقع شده و می شود تسلیم حق باش .

 

روایت و داستانی است ،  یکی از یاران حضرت جعر صادق (علیه السلام) که به دیدار حضرت شرف یاب  شده بود حضرت از وی پرسید که چه شده کمتر به ما سر می زنی در جواب مرد از سختی زندگی و تنگی رزقش و اوضاع ناله و طلب کارانه شِکوه کرد . و حضرت در جواب فرمودند ((  إِنْ تَصْبِرْ تُغْتَبَطْ وَ إِلَّا تَصْبِرْ یُنْفِذِ اللَّهُ مَقَادِیرَهُ رَاضِیاً کُنْتَ أَمْ کَارِها //  اگر صبر کنى حالت بهتر خواهد شد و دیگران به حالت غبطه خواهند خورد،و اگر هم صبر نکنى باز هم خداوند مقدرات خود را انجام مى دهد در اینجا چه راضى باشى و یا راضى نباشى کارها جریان خود را طى مى کنند. ))

 

اگر صبر کردی خدا  انقدر اجرت می دهد که دیگران به تو غبطه می خورند.

 

روضه امام حسین (علیه السلام ) لقب ایشان هم زاهد بود .