بسم،الله،الرحمن،الرحیم

۲۲۳


خداوند در قرآن طوری سخن گفته که هم می توان از معنی ظاهری آیات قرآن ببرداشت هدایت بخش سطحی داشت و هم میتوان با تفکر صحیح همراه با خلوص نیت و تقوای کافی ، به لایه های عمیقی از حکمت خدا رسید که هوش از سر بشریت می برد.

در اینجا قصد دارم از نگاه کوتاه خود کمی به بلندای سوره ی شریف حمد «فاتحة الکتاب» بنگرم . آنچه اهمیت دارد اینست که این سبک دیدن قصدی بر بدعت یا تحمیل نظر بر آیات نیست ، بلکه عبد کوچک خدا به ندای پروردگارش لبیک گفته و به اندازه توان بسیار ناچیز خود در قرآن تعمق میکند. از مخاطب فرهیخته انتظار می رود که در صورت دیدن اشتباه در کلیت یا نقص توضیحات برای تصحیح در قسمت نظرات ، نظر خود را درج نماید.

سوره حمد در ابتدای قرآن ، هفت آیه دارد که از نام فاتحة الکتاب آن می رسد که تمام قرآن در این سوره خلاصه شده است. آنچه عقیده بنده است : باید این سوره یک کلیت هماهنگ و یک پیام بزرگ سراسری داشته باشد، یعنی آیات آن همگی به یک مفهوم کلیدی اشاره کند یا یک موضوع اصلی را شرح دهد.

در آیات اول تا سوم تماماً از مهر و محبت پروردگار نسبت به خاص و عام خبر داده میشود:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ(1) 
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.(2) 
الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻯ ﻛﻪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﻭ ﺑﺨﺸﺎﻳﺸﮕﺮ ﺍﺳﺖ (ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﻋﺎم ﻭ ﺧﺎﺻﺶ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺭﺳﻴﺪﻩ).(3) 
منظور از خاص و عام در اینجا همه موجودات اعم از انسان ها و مخلوقات دیگر و حتی مشرکان و کافران است.
در آیه چهارم یک نکته کلیدی بیان میشود که این سه آیه اول را تحت تاثیر قرار میدهد ، طوری که خداوند می خواهد طوری بیان کند که بین عام «کافران و مشرکان» و خاص «مومنان» تفاوت خواهد بود. و می فرماید:
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ
ﺧﺪﺍﺋﻰ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﻚ ﺭﻭﺯ ﺟﺰﺍﺳﺖ.(4) 
 
در ادامه سوره تا پایان از زبان مومنان سخن میگوید و شیوه دعا کردن را آموزش می دهد«حتی میتوان این کلاس آموزشی را از آیه اول در نظر داشت» طوری که مومن خود را در مقابل پروردگارش ببیند که در روز قیامت ایستاده و سر به شرمندگی فرو انداخته و برای آن لحظه به پروردگارش عرضه میدارد که :
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﻢ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻳﺎﺭﻯ ﻣﻴﺠﻮﺋﻴﻢ.(5) 
و برای یاری خود هدایت شدن به راه راست رسیدن به خدا را طلب میکند تا در قیامت شرمنده نباشد:
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻓﺮﻣﺎ.(6) 
و در پایان آیه هفتم نکته بسیار عجیبی را گنجانده که درخور تفکر و کمی حوصله است.
راه راست را طوری توصیف میکند که راه یافتگان به آن نعمت داده شده اند و دیگران که هدایت نشده اند یا مورد غضب هستند یا گمراهان بیچاره.
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ
ﺭﺍﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺩﺍﺩﻯ ﻧﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻏﻀﺐ ﻛﺮﺩﻯ ﻭ ﻧﻪ ﮔﻤﺮﺍﻫﺎﻥ!(7)
   شاید به نظر برسد که نعمت خود راه یافتگی باشد ، اما اگر کمی از فاصله ی کف زمین به راه راست به سوی عرش الهی بیاندازیم متوجه می شویم که نعمت داده شده راه را نشان داده تا کسانی به آن راه را یافته اند و این چنین به راه یافتگان نعمت داده شده اند، منظور اینست که همیشه بندگان صالح خدا بر روی زمین به سختی و مشقت زندگی می کرده اند و خواهند کرد چون خداوند به خواست خود هر کسی را که ادعای محبت خدا کند ، شدیدا مبتلا به آزمون های نفس گیر خواهد کرد ، شاید اینجا در نظر کافران و مشرکان که با هوای نفسانی خود زندگی به آسودگی به سر میبرند، نعمت را ازآن خود ببینند.
   اما توجه به این نکته اهمیت دارد که چه نعمتی است که خداوند به کسانی می دهد که راه او را می جویند ؟
اگر نظر بنده حقیر درست باشد این نعمت هدایت گر به راه راست همان امام معصوم است که راه را نشان میدهد و به جامعه ی مومنان ندا میدهد :«از این سو بیایید» ، جز امام چه نعمت دیگری هست که با شرط نشان دهندگی راه و انحصاری برای طالبان راه راست باشد و روشن کننده تفاوت بین مغضوبان و گمراهان راه خدا؟ بلکه هیچ.
پس پیروی از امام راه راست را نشان می دهد و در قیامت نیز باعث سربلندی مومنان خواهد بود . و همین امام است که فصل تفاوت مغضوبان و گمراهان در بین خلق خداست
و این با حدیث امام علی علسه السلام که فرمودند «من نقطه ی ب بسم الله هستم» و قرآن ناطق بودن امامان به خوبی هماهنگ است.
وسلام.