وبلاگ سجاد SECAD.ir

۶۶ مطلب با موضوع «دینی و مذهبی» ثبت شده است

سخنرانی استاد پناهیان جوان و زندگی

بسم،الله،الرحمن،الرحیم 

مطلب ۲۰۳


سخنرانی فوق العاده مفید

استاد پناهیان

جوان و زندگی

یکی از سخنرانی های قدیمی استاد است که به مرور ویژگی های دنیا و سنت های الهی می پردازد .

با زبانی شیوا و لحنی دوستانه به بسیاری از مشکلات جوانان اشاره و نقطه امیدواری برای زندگی و سهولت دین داری است. نکاتی که درباره ی دنیا گفته شده برای خود بنده بسیار راهگشا بوده است.

ادامه مطلب...
۱۳۹۳/دی/۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شگفتی نماز در رابطه ی تن ذهن زبان

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 199


یادداشت سجاد

نماز شگفتی آفرینش

تنظیم تن ، ذهن ، زبان

   ما انسان ها در زندگی روزمره مدام در حال تکاپو برای رفع نیاز ها و دغدغه های خود هستیم ، حتی زمانی که به استراحت و فراغت میردازیم به مشکلات و دلواپسی ها فکر می کنیم . خدا وند می خواهد با پدید آوردن دردسر هایی به نام آزمون و بلا هم انسان را قوی کند و هم دنیا را در پیش چشمش کوچک کند ، در این میان برای فراغت از مشغله ها و رهایی از هراس ها راه عبادت برای ما گشوده شده است . خداوند باری تعالی از عبادت ما بی نیاز است این ما هستیم که به عبادت ها و مناجات نیازمندیم . تا کمی از خود عبور کرده و به ماورای هستی خود برسیم .

 

این دنیا با محدودیت های زمانی،مکانی و موانع بی شمار،  گاهی اوقات به ما باور می دهد که باید بیچاره و غصه دار باشیم و لحظه لحظه ی عمر را در فکر خیال به پریشانی و اضطراب بگذرانیم ، اما پروردگار می خواهد با آزمون های پی در پی به ما بقبولاند که همه چیز در این دنیا خلاصه نمی شود.

 

(نظر شخصی) اساسا وجود انسان بر سه چیز استوار است ، زبان(قوه ناطقه) ، ذهن(قلب روحانی) ، جسم(تن).

 

فرد با ذهن و تفکراتش باورهایی را دنبال می کند که می خواهد . با زبانش خواسته های خود را بیان و با جامعه ارتباط بر قرار می کند و با جسم به صورت عملی به حرکت در میاید .

 

دنیا با سازوکار فریبنده ی خود انسان را در همین سه وجه مشغول خود می کند طوری که در زمان های مختلف و برای مکان های مختلف افکار ما ترتیب بندی شده  و در میان هر زمان و مکانی خواهش هایی معلوم شده اند که با به کار گیری تن و زبان باید به آنها رسید. گاهی باید دروغ گفت یا تظاهر کرد یا حیله ای زد و این خلاف فطرت انسانی است که مسئله ی دنیا چنان او را مشغول کند که فکر و زبان و جسمش از هم فاصله بگیرند و از رستگاری دور شود.

 

راه رسیدن به این بینش جمع کردن تمام بنیه ی روحی و جسمی فرد در یک برهه یا پارادایم است . منظور یعنی فرد باید تفکرات و اندیشه ی خود و توانایی های جسمی و شعور رفتاری خود را در یک جهت برای یک هدف به خدمت بگیرد.

حال آنکه بسیار تلاش می کنیم به عبادت و منت کشی در پیشگاه الهی اما در عمل و اصول ابتدایی تربیت نفسی خود وا مانده ایم. خود را با زبان مسلمان می نامیم اما تسلیم شده ی نفس خویش هستیم . در رفتار با غریبه ها ادب را سرلوحه قرار می دهیم ،اما برای آشنایان به هر لفظی و سخنی و رفتاری مجاز است .

 

از نظر زمانی انسان در جایی که جسمش حضور دارد در اکثر مواقع حضور ذهنی ندارد یعنی یا خیال پردازی یا فکر به پدیده ای باعث می شود که وی در زمان حضور نداشته باشد و اصطلاحا در زمان منتشر شود ، که این خود مانع رستگاری است .

 

نماز جایگاه رفیع انسان ساز دستگاه آفرینش است که انسان باید با حرکات مخصوص و تعیین شده ای برای چشم سر تا نوک انگشت شصت پا ، رعایت کرده و با دقت به آن عمل کند . لفظ گفتاری مخصوص و تکراری را به درستی ادا و درک کند و با حضور قلبی و ذهنیت لحظه ای ، در زمان باشد . یعنی سر نماز خیال بافی و تفکر بی جا نداشته باشد.

 

حضور همه جانبه ی وجود انسان(فکر-زبان-جسم) رو به قبله در زمانی معین و مکانی مشخص انسان را متوجه مقام کبریایی خدا می کند . این چنین حضوری در پیشگاه خدا انسان را از تعلقات دنیایی پست و دغدغه هایی ذلت بار رهایی می بخشد . توکل و ایمان که همان سپردن امور به دست خدا و باور داشتن خدا است ، باعث می شود تا قدرتی کوبنده از امید و اراده برای رو به رو شدن با مشکلات و سختی ها در انسان پدید آید . ان شاء الله ...

۱۳۹۳/دی/۰۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

داستان زخم عشق مادر درسی برای زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم.

مطلب 195


درس زندگی

زخم عشق مادر شبیه مصیبت های خدا

داستانی که مادری با عشق خود به فرزندش باعث نجات جانش میشود ولی کمی او را زخمی می کند . درسی باشد برای زندگی واقعی که مصیبت ها و گرفتاری های ما هم زخم های کوچکی هستند از طرف خدا در برابر نابودی های عظیم. با تشکر از هشت بهشت.

دانلود در ادامه مطلب

ادامه مطلب...
۱۳۹۳/آذر/۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ترجمه گویای دعای 9 صحیفه سجادیه

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 194


کلیپ تصویری

ترجمه گویای فارسی

دعای 9 صحیفه سجادیه امام سجاد علیه السلام

+گالری عکس

دعا و نیایش آن حضرت در شوق به طلب آمرزش از خدای بزرگ

دریافت فایل تصویری با کیفیت مطلوب این کلیپ : دریافت

گالری تصاویر این کلیپ در http://www.lenzor.com/secad/260869

متن این دعا در ادامه مطلب


ادامه مطلب...
۱۳۹۳/آذر/۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ترجمه گویای دعای 8 صحیفه سجادیه

بسم الله الرحمن الرحیم 

مطلب 192


کلیپ تصویری

ترجمه گویای فارسی

دعای 8 صحیفه سجادیه امام سجاد علیه السلام

دعای آن حضرت در پناه بردن به حق و ناملایمات و اخلاق سوء و کارهای ناپسند

دریافت فایل تصویری با کیفیت مطلوب این کلیپ : دریافت

گالری تصاویر این کلیپ در http://www.lenzor.com/secad/260869

متن این دعا در ادامه مطلب

ادامه مطلب...
۱۳۹۳/آبان/۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ستون های ایمان و ستون های کفر حدیثی از امام علی ع

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 186


اینفوگرافی ستون های ایمان و کفر

تصویر بالا اینفوگرافی مطلب است. با کلیک روی آن اندازه اصلی نمایش داده می شود.

امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: 

ایمان بر چهار پایه استوار است، صبر، یقین، عدل، و جهاد، صبر هم چهار شعبه دارد، اشتیاق، ترس، زهد، و مراقبت، هر کس مشتاق بهشت باشد از شهوت‏ها دست باز مى‏دارد و هر کس از آتش بترسد از محرمات دست مى‏کشید، و هر کس زهد پیشه کند مصیبت‏ها در نظرش کوچک مى‏گردند، و هر کس مراقب مرگ باشد به کارهاى نیک شتاب مى‏کند.

یقین هم چهار شعبه دارد، باهوش و بینا باشد، حقائق را دریابد، اهل موعظه و عبرت باشد، و از گذشته‏ها و سرنوشت آنها اطلاع حاصل کند، هر کس باهوش باشد حقائق را در مى‏یابد و هر کس حقائق را دریافت موارد عبرت را مى‏شناسد و هر کس عبرت را شناخت، حالات گذشته را در مى‏یابد و هر کس حالات گذشتگان را داشت مانند این است که با آنها زندگى مى‏کند.

عدل هم داراى چهار شعبه است، درک عمیق، فرو رفتن در علم، نظر روشن در احکام و حلم و بردبارى، هر کس درکش عمیق بود علوم را تفسیر و روشن مى‏کند و حقائق را در مى‏یابد، و هر کس حکم را شناخت گمراه نمى‏گردد، و هر کس بردبار بود در حکم خود افراط نمى‏کند، و در میان جامعه با اعتبار و خوشى زندگى خواهد کرد.

جهاد هم داراى چهار شعبه مى‏باشد، امر به معروف، نهى از منکر، و راستگوئى در میدان جنگ، و دورى کردن از بدکاران، هر کس امر به معروف کند پشت مؤمنان را محکم مى‏گرداند، و هر کس نهى از منکر نماید دماغ کافران را به‏

                        ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار، ج‏1، ص: 377

خاک مى‏مالد، (1) و هر کس در میدان جنگ مقاومت کند وظیفه خود را انجام داده است، هر کس از فاسقان دورى کند و غضب او براى خدا باشد خداوند براى او غضب مى‏کند، اینها بودند پایه‏هاى ایمان و شعب آن.

کفر هم بر چهار اساس استوار مى‏باشد، فسق، غلو، شک و شبهه، و فسق هم داراى چهار شعبه مى‏باشد، جفا، کورى، غفلت، و سرکشى و عناد، هر کس اهل جفا باشد مؤمن را حقیر مى‏داند و با فقهاء دشمن مى‏شود و اصرار بر گناه و نقض عهد دارد، و هر کس کور باشد یاد خدا را نمى‏کند خلقش بد مى‏گردد و شیطان بر او مسلط مى‏شود.

هر کس غفلت پیشه کند با پشت بر زمین سقوط مى‏کند، گمراهى خودش را رستگارى مى‏داند و زشتیهایش را نیک مى‏پندارد، و فریب آرزوهاى خود را مى‏خورد، ولى بعد از اینکه کارها گذشت حسرت مى‏خورد و پرده‏هاى غفلت از دیدگانش برداشته مى‏گردد، و چیزهائى از خدا برایش روشن مى‏شود که هرگز تصور آن را نمى‏کرد.

هر کس از امر و فرمان خداوند سرباز زند و سرکشى نماید خداوند بر او قدرت دارد و او را منکوب مى‏کند، و با قهر و غلبه خود او را خوار مى‏گرداند، و با عظمت و جلال خود او را کوچک مى‏نماید، همان گونه که او نسبت به خداوند عناد ورزید و افراط کرد و از گذشت خداوند مغرور شد.

غلو هم چهار شعبه دارد، کنجکاوى، منازعه، چرکینى دل، دشمنى و مخالفت، هر کس در هر کارى کنجکاوى کند به حق نخواهد رسید و هر چه در کارها بیشتر غور کند زیادتر گرفتار مى‏گردد، او از هر فتنه‏اى که خود را خلاص مى‏کند در فتنه‏اى دیگر گرفتار مى‏شود، و در گودالى دیگر سقوط مى‏کند.

هر کس اهل منازعه و مخاصمه باشد و با همه سر جنگ داشته باشد، رشته ارتباطش با مردم قطع مى‏شود، و همواره باید با مردم در نزاع باشد، و هر کس دل چرکین و بدبین شد از کارهاى خوب بدش مى‏آید، و دنبال کارهاى بد مى‏رود، و در ضلالت گرفتار مى‏شود.

                        ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار، ج‏1، ص: 378

 (1) هر کس اهل جدال باشد و سخن کسى را قبول نکند راه بر او مشکل مى‏شود و راه درست را نمى‏تواند پیدا کند، و در کارها به بن‏بست مى‏رسد، و نمى‏تواند از آن خارج گردد، سزاوار است که افراد غیر مؤمن را از خود دور کند و از آنها متابعت ننماید.

شک هم بر چهار قسم است، مراء و جدال، ترس و وحشت، تردید، و تسلیم شدن، در قرآن مجید فرموده: به کدام یک از نعمت‏هاى خداوند شما شک دارید، هر کس از آینده بترسد به عقب بر مى‏گردد، و هر کس در کارها تردید داشته باشد گذشتگان از او پیشى مى‏گیرند و آیندگان هم به او مى‏رسند و پاهاى شیاطین او را خورد خواهند کرد.

هر کس هم تسلیم حوادث دنیا شود و در فکر آخرت خود نباشد، در دنیا و آخرت هلاک خواهد شد، کسانى در دنیا و آخرت نجات پیدا مى‏کنند که اهل یقین و تصمیم باشند و در برابر حوادث و پیش آمدها مقاومت کنند و پایدارى نمایند.

شبهه هم بر چهار شعبه مى‏باشد، آرایش و زینت‏ها که آدمى را به شگفت آورند، و آمال و آرزو و در آوردن نفس، و کجى‏ها را درست پنداشتن، و آمیختن حق بر باطل دنبال ظاهر رفتن و گول خوردن به آرایش ظاهرى آدمى را از درک حقیقت دور مى‏کند.

کسى که نفس خود را گرفتار آرزوها کند در شهوت‏ها فرو مى‏رود، و کج اندیشى آدمى را از واقعیت دور مى‏سازد، آمیختن حق با باطل هم تاریکى‏هائى هستند که روى هم قرار گرفته‏اند، این‏ها بودند شعب کفر و پایه‏ هاى آن.

۱۳۹۳/آبان/۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رهایی از فکر گناه - کتاب مفاتیح الحیاه - آیت الله جوادی آملی

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 183


چند خط از کتاب مفاتیح الحیاه

آیت الله جوادی آملی

رهایی از فکر گناه

صفحه 197

هر گاه فکر گناه برکسی هجوم برد ، نباید آن را انجام دهد ، بلکه با پناه بردن به خدا و توکل بر او از دام شیطان رهایی یابد.

امام  صادق ع فرمود: کسی که به فکر گناه افتاد ،انجام ندهد؛ زیرا چه بسا بنده ای در حضور خدا مرتکب گناهی می شود و خدای بزرگ می فرماید: به عزت وجلالم قسم،از این پس تو را نمی آمرزم.(الکافی ج2 ص272)

ذکر خدا راه رهایی از گناه :کسی که از خود غافل شود ،شیطان از او غافل نیست . پس انسان باید حسابگر خویش باشد و از سرمایه خود به خوبی بهره گیرد .

امام صادق ع می فرماید: شیطان توان وسوسه کردن بنده ای را ندارد ، جز آنکه او از یاد خدا اعراض کند و فرمانش راسبک شمردن و به نافرمانیش روی آورد و آگاهی خدا از اسرارش را فراموش کند (مصباح الشریعه ص79 ؛ بحارالانوار ج69 ص124) ، و نیز فرمود : هرگاه شیطان وسوسه ات می کندتا از راه حق گمراهت کند وخدا خدا را از یادت ببرد ، پس از او به خدا پناه ببر (و بر خدا توکل کن)، که او به کمک حق بر باطل آید و مظلوم را یاری رساند؛ چرا که خود فرمود : شیطان برمومنان و برکسانی که بر خدا توکل کنندسلطه ای  ندارد.(سوره نحل99) (مصباح الشریعه ص79-80 ؛ بحار الانوار ج69 ص125)

به فرموده امیرمومنان ع : مطمئن ترین فرصت برای تهاجم شیطان،زمانی است که کسی گرفتار وسوسه گناهانی مانند عجب و خودپسندی وخودبسندی (و....)شده و مدح ثناگوی وتملق دیگران را درباره خود دوست بدارید (واز این حالت ها به خدا پناه نبرد) (نهج البلاغه نامه53 بند)145  .

۱۳۹۳/مهر/۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ترجمه گویای دعای 6 ششم صحیفه سجادیه

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 182


کلیپ تصویری

ترجمه گویای صحیفه سجادیه

دعای پنجم

دریافت فایل تصویری این کلیپ و متن و تصاویر و فایل پاور پوینت در ادامه مطلب
ادامه مطلب...
۱۳۹۳/مهر/۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

راه های صبر - قسمت 3 - متن خلاصه سخنرانی شهید آیت الله دستغیب

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 179


راه های صبر

قمست3 : بیم و امید - زهد

آیت الله شهید دستغیب (+)


این مطلب متن خلاصه ای از سخنرانی جلسه دوم- ایمان و صبر می باشد که در دهه ی 60 ضبط شده است.

بر اساس روایت حضرت علی (ع) ایمان چهار ستون دارد که صبر اولین آنها ست و نسبت به ایمان مثل سر برای بدن است.

در این مطلب با چهار مفهوم بنیادی که موجوب صبر می شوند آشنا می شوید که عبارت اند از : شوق - خوف - زهد - انتظار .

این جلسه به جمع بندی و تشریح بیشتر خوف و رجا پرداخته شده و در انتها نیز بحث زهد باز شد .

ادامه مطلب...
۱۳۹۳/مهر/۱۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

درباره امام محمد باقر ع در کتاب ارشاد شیخ مفید

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 181


چهارده معصوم

معرفی کتاب ارشاد شیخ مفید

درباره امام محمد باقر علیه السلام

ارشاد شیخ مفید - امام محمد باقر

شهادت این امام بزرگوار را به تمام شیعیان جهان تسلیت می گویم

به خاطر گران بهایی این کتاب قصد دارم تا خواننده محترم را سوق دهم به خواندن این کتاب ارزشمند .

کتاب ارشاد شیخ مفید را در کتابخانه مجازی نور به آدرس http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16747 بیابید (برای مطالعه باید عضو شوید) // صفحات 451 فصل مربوط به امام باقر علیه السلام می باشد .

التماس دعا.

۱۳۹۳/مهر/۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کلیپ صوتی - هربلایی کز تو آید رحمتی است

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 178


کلیپ صوتی

هر بلایی کز تو آید رحمتی است

به نقل از KHAMENEI.IR

برای استفاده این صوت در سایت یا وبلاگ خود می توانید از این کد استفاده کنید:
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR کلیپ صوتی «هر بلایی کز تو آید رحمتی است» را با توجه به اشاره چندباره رهبر انقلاب به شعری از پروین اعتصامی، درباره لزوم توجه به رحمت الهی در همه حالات تهیه و منتشر می‌کند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/home/1393/13930630103176868.jpg

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این صوت می‌شنوید:
 
 *در محاسبات الهی، هیچ چیز فوت نمیشود. انسان یک ساعت درد میکشد، یک ناراحتی احساس میکند، یک حسرتی میخورد که رنجی دارد، اما آن را برای خدا تحمل میکند، این نوشته‌شده است. اینها قابل توصیف هم نیست. غیر از ذات مقدس پروردگار و مأموران او - که کرام‌الکاتبین باشند - از افراد بشر، هیچ کس نمیتواند این احساسی را که در شما هست، درک بکند؛ اصلاً قابل بیان نیست؛ اما خدای متعال احساس میکند، میداند، میفهمد و ثبت میشود. ثبت که شد، ان‌شاءالله پاداشش به شما داده خواهد شد. قدر این لحظه‌ها را بدانید. گفت:
 
هر بلائی کز تو آید، رحمتی است‌
هر که را رنجی دهی، خود راحتی است‌
 
زان به تاریکی گذاری بنده را
تا ببیند آن رخ تابنده را
 
تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند
تا که با عشق تو پیوندم زنند
 
به این حالتی که به آن ابتلاء پیدا کرده‌اید، با این دید نگاه کنید. وقتی که انسان در تاریکی قرار میگیرد، روشنائی و نور را بیشتر میبیند و حس میکند. در این رنجهاست که میشود خدا را از نزدیک دید؛ این مهم است.
دیدار جمعی از جانبازان قطع نخاعی ۱۳۹۰/۰۷/۰۶


 * حوادث تلخی برای انسان پیش می‌آید؛ فقدانها، فراغها، مرگ و میرها، دست‌تنگی‌ها، بیماری‌ها، دردها، رنجها و از این قبیل حوادث تلخ. این حوادث انسان را در هم نشکند، خیال نکند که دنیا به آخر رسیده است. این سه عرصه برای صبر است که هر سه عرصه هم دارای اهمیت است. اینکه فرمود: «اولئک علیهم صلوات من ربّهم»، در واقع خدای متعال برای همه‌ی اینها صابر را مورد صلوات و رحمت خود قرار داده است.
دیدار رؤسای سه قوه و مسئولان نظام ۱۳۸۷/۰۶/۱۹

 *بنده وقتی دستم فلج شد، متوجه خصوصیاتی شدم؛ دیدم این انگشت من که براحتی حرکت می‌کند و مثلاً یک زنجیر را دور خودش تکان می‌دهد و این، خیلی کار ساده‌ای به نظر می‌آید، از حرفهای دکترها فهمیدم که خودِ این حرکت، معلول چندین تحرک و توانایی مهم در وجود انسان است؛ اما ما غافل بودیم. به هر حال، وقتی نعمت از انسان گرفته می‌شود، انسان متوجه می‌شود که همین کار آسان و کوچک، ثمره‌ی چندین نعمت بزرگ بوده که ما این‌طور راحت از آن عبور کرده‌ایم. این، غفلت ماست.
دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ۱۳۸۵/۰۳/۲۹

۱۳۹۳/مهر/۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کلیپ صوتی - داستان چوپان و حجاج سقفی - شهید آیت الله دستغیب

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 165


کلیپ صوتی

داستان چوپان و مهمان نوازی حجاج سقفی

از سخنرانی ایمان و صبر جلسه 1 (راه های صبر: شوق)

شهید آیت الله دستغیب

+ کلیپ ویدئویی

داستان حجاج سقفی و چوپان .

چطور من یه داستانی برای شما عرض میکنم ، تا این داستان هم موجب رفع کسالت تون شود و هم مطلب روشن تر شود . صلوات بر محمد و آل محمد ( اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ) در بعضبی از کتب معتبره در تاریخ نوشته اند : وقتی که حجاج ، حجاج بن یوسف سقفی ( علیه العنته و العذاب ) استاندار شده بود برای حرکت کردن سمت حجاز ... با دستگاه حکومتی می رسد در (میانه ی ) راه قبل از ظهر به محلی که باید فرد بیاید برای تدارک ناهارش خیمه و خرگاه ملوکانه ای نصب کردند . این طرف و اون طرف خیمه راه جریان هوا درست کردند. بالاخره تا ناهار آماده شد ، سفره ی ملوکانه پهن کردن و حجاج ملعون نشست سر سفره که بخورد ؛ یک وقت از جلویش که پرده خیمه را که بالا زده بودند برای جریان هوا ، نگاه بیرون کرد دید اون مسافت دور چندتا بره گوسفند می چرند در آفتاب ، چوپان ، چوپان اونها در اثر گرمای زیاد و سوزش آفتاب بیچاره سرش رو کرده زیر شکم گوسفند ، که اقلا این کله اش یک مقداری آفتاب نخورد . گوسفند وایستاده علف می خوره ، این بیچاره هم از سوزش آفتاب سرش رو کرده زیر شکم گوسفند . حجاج شقی با اون شقاوت ، یک رقّتی کرد ، به مامورین گفت برین این چوپان را بیاورین ؛ ((حواستون رو جمع کنید این سوال و جواب می شه فهمید)) گفت برید چوپان را بیاورید. رفتند و این چوپان رو بالاخره گفتند حجاج است و امر کرده که بیا . خیلی خوب، چوپان را آوردند. هیچ اعتنایی به حجاج ابدا نکرد ،

(حجاج)گفت :بنشین.

(چوپان)گفت : کار دارم.

(حجاج)گفت:چه ؟ چه کار داری؟

(چوپان)گفت:باید کارم رو انجام بدهم. مراقب گوسفندام باشم.

(حجاج)گفت:توی این هوای گرم من دلم سوخت بحال تو. و اینجا فعلا هم هوای خنک هست و هم طعام لزیزی ست ، طعام ملوکانه . بنشین با من یه چیزی بخور سیر که شدی ، خنک که شدی برو .

حالا این رو حجاج گفت ، شبان چه گفت ؟ شبان درآمد در جواب گفت که : من جایی قبلا وعده داده ام ! سابقه ی وعده دارم .

(حجاج)گفت: کجا؟!

(چوپان)گفت : جایی که از مهمانی تو بزرگ تر است .

بازم نفهمید . مهمون کی از حجاجم مگه کسی بالاتر میشه ؟ خلیفه مثلا، خلیفه هم که شامه.

(چوپان) گفت: نخیر! من جای دیگه وعده دارم ، بالاتر است از ضیافت تو .

حجاج باز نفهمید . حجاج گفت : صاف تر بگو تا به کجا وعده داری؟ توی این بیابون!؟

(چوپان)گفت: من روزه دارم ؛ روزه ام . روزه دار مهمان حضرت آفریدگار است .

خدایا چوپانی اینجور من و تویی که سرمون توی کتاب و پای منبرا و چه... شعورمون کجا . لا اله الا الله ایمان چه میکند.

(چوپان)گفت من مهمان خدایم ، روزه دارم مهمان خدا.

حجاج بهش گفت : روز به این گرمی . توی آفتاب به این سوزانی،  آخه روزه چه مناسبت دارد؟

چوپان گفت : ((...قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا.../// سوره توبه 81 )) .

یعنی حجاج اینکه امروز به خیالت خیلی گرمه ، مال این است که از آتش جهنم خبر نداری . اگه از آتش جهنم خبر می شدی چه خبره ؛ این سوز آفتاب و این گرما و این روزه گرفتن  اصلا پیشت مهم نبود .

(حجاج) گفت : خوب خیلی خوب ، فردا برو (روزه بگیر) امروز رو بیا بشین این طعام رو بخور فردا برو روزه بگیر.

چوپان در اومد در جواب گفت : تو ضمانت می دی به من که فردا زنده باشم ؟ شاید امروز روز آخر عمر من باشد . از کجا من فردا زنده باشم . به شکمم وعده می دهم نه به روحم نه به دینم .

اجمالا حجاج هی میخواد فشار بیاره بلکه این چوپان رو تسلیم کند ، بنشینه بخوره ، فلان . این چوپان هم که عبد ، ایمان . چه صبری! همش راجبه صبره ها الله اکبر ، سبحان الله عظیم .

این حجاج زد به تحجر گفت : چقدر نافهمی ، چقدر کم عقلی ، فلان ، کسی یک همچین خوراک ملوکانه ای آخه در عمرت نه دیدی و نخواهید دید ، حالا برات پیش اومده نمی خوری احمق ، داری پرت و پلا می گویی ! ... 

بشنو کلمه ی حکمت ، این حکمت نقل درس خوندن نیست بابا ها ! دلی که از نور ایمان روشن شود نزدیک به حکمت است .(چوپان) گفت: حجاج ، آیا تو این غذا را خوب و پاکیزه قرار داده ای ؟ گفت : پس چی؟! گفت : بنده ی خدا؛ اگر عافیت را خدا بده ، خوراک طیب می شه ولو نان جو باشد ، اگر عافیت را خدا بگیرد ، هیچ طیب نیست ولو این سفره ی تو باشد .

یعنی نگاه این زرق و برقا نکن ، مرغ و پلو و حلوا و چلو و چه ...  . بنده ی خدا ، اگه عافیت باشه ، اینا همش خوبه ولو اگه دندونت درد بگیره ، یه گوش دردی ، یه چشم دردی ، یه دل دردی تمام این سفره نباشد بلکه ده برابرش ، عافیت خدایی طعام را طیب می کنه ، نه خود این ، نه خوردن این ، طعام خوب خوبه اما برای من بد بخت چی ؟ اگه خدا عافیت بدهد میشه طیب. و الا فلا . و اگر هم خدا عافیت داد هیچ فرقی نیست بین نان جو و حلوا . پس چه ؟ چند دقیقه ایست توی دهن . چند ثانیه ای از حیص ضاعقه فرق می کند والا پایین که رفت فرقی نیست ، توی شکم آدم مرغ باشه یا اینکه نان خالی باشه .

 

25:12

 

چوپان شهوت و گرسنگی داشت اما شوق به وعده ی خدا ، سفره ملوکانه ی حجاج را برایش کوچک کرد .

۱۳۹۳/مهر/۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ترجمه گویای دعای پنجم صحیفه سجادیه

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 173


کلیپ تصویری

ترجمه گویای صحیفه سجادیه

دعای پنجم


دریافت فایل HD این کلیپ

دریافت

.

.


گالری تصاویر

ادامه مطلب...
۱۳۹۳/مهر/۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شناخت بیش از پیش امام جواد - کتاب ارشاد شیخ مفید ره

بسم الله ارحمن ارحیم

مطلب 174


درباره امام جواد علیه السلام

چند صفخه ای از کتاب ارشاد شیخ مفید سیره ائمه اطهار

[معجزۀ امام علیه السّلام]

هنگامى که امام جواد علیه السّلام به همراه ام الفضل قصد عزیمت از بغداد و از کنار مأمون به طرف مدینه را کرد، همراه با مردم که به بدرقه‌اش آمده بودند به خیابان باب الکوفه آمد و به هنگام غروب آفتاب در منزل مسیّب فرود آمد و داخل مسجد شد، در صحن مسجد درخت سدرى بود که هنوز میوه نداشت، حضرت کوزۀ آبى را خواست و در پاى آن درخت سدر وضو گرفت و در جمع مردم به نماز مغرب ایستاد؛ در رکعت اول سورۀ حمد و سورۀ نصر را تلاوت کرد، و در رکعت دوم سورۀ حمد و سورۀ اخلاص را خواند، و در آن رکعت پیش از اینکه به رکوع برود قنوت را به جا آورد، پس رکعت سوم را هم خواند و تشهد و سلام کرد؛ آنگاه اندکى نشست و مشغول تسبیح و ذکر شد و پیش از آنکه به تعقیبات نماز بپردازد، بلند شد و چهار رکعت نمازهاى نافله را به جا آورد، سپس مشغول خواندن تعقیبات نماز شد، پس از آن دو سجدۀ شکر را به جا آورد و از مسجد بیرون رفت، وقتى به درخت سدر رسید مردم دیدند که میوه‌هاى خوبى دارد و بسیار تعجب نمودند، و چون از میوۀ آن خوردند دیدند که شیرین و بدون هسته مى‌باشد.

[شهادت امام علیه السّلام]

حضرت پس از اینکه با مردم وداع نمود به طرف مدینه رفت و در آنجا سکونت داشت تا اینکه در اوایل سال  ٢٢٠  هجرى معتصم (خلیفۀ عباسى) ایشان را به بغداد فراخواند، حضرت در آنجا اقامت کرد تا اینکه در آخر ماه ذیقعده از همان سال وفات یافت و در پشت مقبرۀ جدّش امام کاظم علیه السّلام مدفون شد.

 ۵۶٢ 

[ماجراى امام جواد علیه السّلام با مرد زندانى]

*ابو القاسم جعفر بن محمد، از محمد بن یعقوب، از احمد بن ادریس، از محمد بن حسّان، از على بن خالد نقل کرد که او گفت: من در عسکر  ١ بودم که خبر رسید مردى زندانى دست‌بسته از ناحیۀ شام به اینجا آوردند، و مى‌گویند این مرد ادّعاى پیامبرى کرده است.

من به زندان رفتم و با دربانان مدارا کردم تا اینکه اجازه دهند او را ملاقات کنم. وقتى به او رسیدم او را مردى با عقل و خرد یافتم. به او گفتم: ماجراى تو چیست؟

گفت: من در شام و در محلّى که گفته مى‌شود سر امام حسین علیه السّلام در آنجا مدتى نصب شده بود به عبادت مى‌پرداختم، شبى از شب‌ها که در محراب مشغول عبادت و ذکر خدا بودم مردى را در برابر خود دیدم، به او نگاه کردم، آن مرد به من گفت: از جا برخیز. من برخاستم و چند قدمى با او حرکت کردم، ناگهان خود را در مسجد کوفه دیدم. آن مرد به من گفت: این مسجد را مى‌شناسى؟ گفتم: آرى، این مسجد کوفه است. سپس به نماز ایستاد و من نیز به همراهش نماز خواندم. سپس از آنجا حرکت کردیم و چند قدمى بیشتر نرفته بودیم که خود را در مسجد رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم دیدم. پس آن مرد به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سلام کرد و نماز خواند و من به همراهش نماز خواندم. آنگاه از مسجد بیرون رفت و من نیز به دنبالش بیرون رفتم، مقدارى راه رفت ناگهان خود را در مکّه دیدم، آن مرد مشغول طواف شد و من همراه او طواف کردم، سپس برگشت و من نیز به همراهش برگشتم، و پس از اینکه مقدارى راه رفت خود را در محل اول خود که در آنجا به عبادت مى‌پرداختم، دیدم، و آن شخص از دیدگانم غایب شد.

پس مدتى مات و متحیّر ماندم به خاطر آنچه که برایم اتفاق افتاد.

سال بعد آن شخص را دیدم و از دیدارش بسیار خوشحال شدم، مرا دعوت کرد و من دعوتش را اجابت کردم و همان کارى کرد که سال گذشته انجام داده بود، و چون خواست در شام از من جدا شود به او گفتم: تو را سوگند مى‌دهم به آن که این قدرت را به تو داد که

 ۵۶٣ من شاهد آن بودم، خود را براى من معرفى کن. فرمود: من محمد بن على بن موسى بن جعفر علیهم السّلام هستم.

از آن پس هرکس که به دیدارم مى‌آمد، آن جریانى که شاهدش بودم براى او تعریف مى‌کردم؛ تا اینکه خبر به محمد بن عبد الملک زیّات رسید، پس او به دنبالم فرستاد و مرا دستگیر کرد و غل و زنجیر به دست و پایم انداخت سپس مرا روانۀ عراق کرد و همان طور که مى‌بینى زندانى شدم و به من نسبت ادّعاى پیامبرى دادند که محال است من چنین ادّعایى کرده باشم. به او گفتم: آیا مى‌خواهى من ماجراى تو را از زبان خودت براى محمد بن عبد الملک زیّات تعریف کنم؟ گفت: باشد، انجام بده.

من از زبان خودش ماجراى او را نوشتم و وضعیت او را شرح کردم و به محمد بن عبد الملک زیّات منعکس کردم. او پشت عریضه نوشت: به آن کس که تو را در یک شب از شام به کوفه و از کوفه به مدینه و از مدینه به مکه برده سپس تو را از مکه به شام بازگردانده بگو تو را از این زندان بیرون ببرد.

على بن خالد در ادامه مى‌گوید: من از این پاسخ متأثر و غمگین شدم و قلبم به حال آن مرد سوخت و با حزن و اندوه بسیار به خانه‌ام بازگشتم، چون فرداى آن روز شد صبح زود روانۀ زندان شدم تا او را آگاه کنم و به او صبر و دلدارى بدهم، وقتى به آنجا رسیدم سربازان و فرماندهان آنان و زندانیان به همراه جمعیت زیادى از مردم را دیدم که آشفته و نگران به هر سویى مى‌رفتند. از وضعیت جویا شدم، به من گفتند که آن زندانى مدّعى پیامبرى را که از شام به اینجا آورده بودند، دیشب از زندان گریخت و معلوم نیست که آیا زمین او را بلعیده یا اینکه پرندگان او را ربودند.

على بن خالد که تا پیش از این ماجرا، زیدى مذهب بود از آن پس به امامت آن حضرت معتقد شد و جزو یاران وفادار به امامت محسوب شد.

[خبر دادن امام جواد علیه السّلام از امور پنهانى]

*ابو القاسم جعفر بن محمد، از محمد بن یعقوب، از حسین بن محمد، از معلّى بن....


ادامه متن کتاب را از کتابخانه مجازی نور دنبال کنید: http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16747

کتاب ترجمه ارشاد شیخ مفید سیره ی ائمه اطهار / انتشارات سُرور / باب احوال امام جواد علیه السلام / صفحات 549 تا 567

۱۳۹۳/مهر/۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کلیپ صوتی - امانت داری قصاب بت پرست - شهید آیت الله دستغیب

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 172


کلیپ صوتی امانت داری قصاب بت پرست

قسمتی از سخنرانی جلسه دوم ایمان و صبر

شهید آیت الله دستغیب

+کلیپ تصویری

متن کلیپ

ادامه مطلب...
۱۳۹۳/مهر/۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کلیپ تصویری - ترجمه گویای دعای 4 صحیفه سجادیه

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب 170


کلیپ ویدئویی صحیفه سجادیه

دعای چهارم

ترجمه گویای فارسی

+فایل صوتی

دریافت فایل تصویری mp4 این کلیپ با کیفیت HD

download

.

.


دریافت فایل صوتی mp3 این دعا

download

.

.


گالری تصاویر این کلیپ:

ادامه مطلب...
۱۳۹۳/شهریور/۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

راه های صبر - قسمت 2 - متن خلاصه سخنرانی شهید آیت الله دستغیب

به نام خدا

مطلب 161

راه های صبر

قمست2 : خوف

آیت الله شهید دستغیب (+)

این مطلب متن خلاصه ای از سخنرانی جلسه دوم- ایمان و صبر می باشد که در دهه ی 60 ضبط شده است.

بر اساس روایت حضرت علی (ع) ایمان چهار ستون دارد که صبر اولین آنها ست و نسبت به ایمان مثل سر برای بدن است.

در این مطلب با چهار مفهوم بنیادی که موجوب صبر می شوند آشنا می شوید که عبارت اند از : شوق - خوف - زهد - انتظار . که به طور اختصاصی به ((خوف)) پرداخته شده است .

  برای خوف باید حضور و دانایی بی نهایت پروردگار را در همه جا مورد توجه داشته باشیم و از غفلت پرهیز کنیم .

از نکات اصلی این جلسه می توان به احادیث مختلف حضرت امیر المومنین علی (ع) اشاره کرد و آیات قرآن مجید که به علم پروردگار و جهان بعد از مرگ مربوط است و دو داستان از امانت داری قصاب بت پرست تا دوست بی معرفت امام صادق (ع) .

انتهای این جلسه از سخنرانی خراب است و تکه ای از جلسات بعدی ادغام شده است .

ادامه مطلب...
۱۳۹۳/شهریور/۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کلیپ تصویری - ترجمه فارسی دعای 3 صحیفه سجادیه +فایل صوتی

به نام خدا

مطلب شماره 160

کلیپ ویدئویی صحیفه سجادیه

دعای سوم

ترجمه گویای فارسی

+فایل صوتی

دریافت فایل HD این کلیپ

download

.

.


دریافت فایل صوتی mp3 این دعا

download

.

.

۱۳۹۳/شهریور/۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

secad.ir